زندگی خوب چیست | ویژگی ها و راه های رسیدن به یک زندگی خوب

زندگی خوب چیست؟ زندگی خوب چه ویژگی هایی دارد؟ زندگی‌خوب برای همه ما معنای یکسانی ندارد. اما یک اصل اساسی با جمع بندی تمامی نظریه های اندیشمندان توسط ریف و سینگر بیان‌شده است. برای‌ساختن زندگی‌خوب سلامت روان و جسم حائز اهمیت است. راهکارهایی برای ساخت‌زندگی‌خوب را در ادامه توضیح داده ایم. فراموش‌نکنید که برای ساختن روانی آرام و سالم نیازمند مراجعه به روانشناس هستید. برای دریافت مشاوره تلفنی کلیک کنید.

منبع: زندگی خوب چیست | ویژگی ها و راه های رسیدن به یک زندگی خوب

زندگی خوب چیست؟

تعریف هر فردی از زندگی خوب متفاوت است. برخی با پول زیاد زندگی‌خوبی دارند و تعریف زندگی‌خوب برای برخی دیگر در بازی های ویدئویی خلاصه می‌شود. اما اصطلاح زندگی‌خوب به این حالت اشاره دارد که با استانداردهای بالای‌زندگی یا انجام قوانین اخلاقی مشخص می‌شود. همانطور که می‌دانیم انسان ها خواسته های بی حد و مرز دارند و به دنبال برآورده کردن این خواسته ها هستند. برآورده شدن نیازها و خواسته های افراد به معنای داشتن زندگی خوب است.

برای داشتن یک زندگی سالم کلیک کنید.

ویژگی های زندگی خوب چیست؟

ریف و سینگر بعد از بررسی نظریه های اندیشمندان و ترکیب آنها مدل 6 بخشی را ابداع کردند.

1. پذیرش خود

پذیرش خود به این معنا است که احساسات، هیجانات، انگیزه ها و افدامات خود را بشناسیم و آن ها را بپذیریم. تمام این رفتارها باید به جنبه های منفی نیز توجه کند. به این منظور که ویژگی های منفی و شکست هایمان را جزوی از هویتما بدانیم و آنها را بپذیریم. در واقع پذیرش خود یعنی عزت نفس داشتن و پذیرش خویشتن با تمام جوانب.

2. رابطه مثبت با دیگران

رابطه مثبت با دیگران به معنای توانایی ایجاد آداب و معاشرت و تعامل با دیگران، به صورت همدلی، صمیمانه، دوستانه و عاطفی. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه برقراری ارتباط با دیگران کلیک کنید.

3. رشد شخصی

رشد شخصی همان توسعه فردی است. به‌گفته آبراهام مازلو، خودشکوفایی در راس هرم قراردارد که در توصیف می‌گوید: یکی از ویژگی های افراد خودشکوفا، تلاش برای تبدیل پتانسیل های خود به توانمندی های واقعی است.

4. زندگی هدفمند

زندگی‌هدفمند یعنی احساس اینکه‌زندگی من معنا و اهدافی دارد، و برای محقق کردن و دستیابی به آن ماموریتی انجام می‌دهد که برای خود تعریف کرده است. به نظر اندیشمنان، افراد عمق زندگی را زمانی تجربه می‌کنند که برای خود و زندگی‌روزمره‌شان تلاش می‌کنند.

5. تسلط بر محیط

تسلط بر محیط به این معنا است که فرد توانایی مدیریت محیط خود را داشته باشد. ابتکار عمل و کنترل درونی عامل مهمی برای تسلط بر محیط است. ضعف در برنامه ریزی و نظم شخصی نیز موجب کاهش تسلط بر محیط می‌شود.

6. خود مختاری

خود مختاری یعنی فرد به سطحی از بلوغ رسیده‌باشد که نیازمند تایید دیگران نباشد. و بر اساس اصولی که برای خود داردزندگی کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ساختن زندگی بهتر کلیک کنید.

راه های رسیدن به یک زندگی خوب

برای داشتن زندگی‌خوب لازم است به توصیه های زیر عمل کنید تا زندگی خوبی برای خوب بسازید.

1. از سادگی لذت ببرید

بسیاری از افراد فکر می‌کنند که زندگی‌خوب یعنی اضافه شدن ابزار ارزشمند ( ثروت، موقعیت اجتماعی، شهرت، شغل عالی) به‌زندگی. اما این یک تفکر اشتباه است و لزوما لازم نیست چیزی به‌زندگی شما اضافه شود تا از آن لذت ببرید. سادگی، پذیرش تمامی چیزهایی که درزندگی دارید و لذت‌بردن از آن‌ها سبب تجربه زندگی خوب می‌شود.

2. به دنبال مفهموم زندگی باشید

به دنبال بررسی مفهوم‌زندگی باشید. هر روز هنر و عالیت های جدید یاد بگیرید تا چیزی برای انگیزه در شما شکل بگیرد. اگر جهان را کاوش کنیم و در اکتشافات خود تامل داشته باشیم به درک درستی از زندگی خوب، شادی، رفاه و لذت خواهیم رسید.

3. بر خودتان تسلط داشته باشید

یکی از ارکان مهم برای داشتن زندگی خوب، تسلط بر خود است. تسلط بر خود یعنی برنامه ریزی، نظم و انضباط در زندگی‌روزمره. اگر بر خودتان تسلط نداشته باشید، وقت و انرژی زیادی را صرف فعالیت هایی که دوست ندارید خواهید کرد.

4. برای زندگی خوب به دنبال شادی باشید

توانایی گرفتن شادی از لذت های ساده در زندگی‌ضروری است. تلاش برای داشتن زندگی خوب از نظر عموم مردم کسب ثروت، دارایی، مقام و شهرت است. اما افراد با کسب این موقعیت ها صرفا زندگی‌ایده‌آلی نخواهند داشت. از زندگی که دارید لذت ببرید و شاد زیستن را آموزش ببینید.

برای آشنایی با راه های لذت بردن از زندگی کلیک کنید.

5. به مشارکت معدنی اهمیت بدهید

اهمیت معدنی از نظر همه فیلسوفانی که در مورد زندگی‌خوب می‌اندیشند حائز اهمیت است. زندگی‌ای که صرفا برای برآورده کردن خواسته ها انجام می‌شود، هرگز نمی‌تواند با معنا و ارزش و تبدیل به زندگی خوب شود.

6. برای زندگی خوب سپاسگزار باشید

قدردانی و سپاسگزاری یکی از جنبه های مهم‌زندگی است. سپاسگزاری باعث غلبه بر احساس کمبود می‌شود. اززندگی و تمامی ابزار و موقعیت هایی که اطراف خود تماشا می‌کنید قدردانی کنید.

7. بر همه چیز کنترل نداشته باشید

برخی از کارها خارج از تسلط و کنترل شما خواهند بود. به دنبال کنترل همه چیز نباشید. به جای آن اززندگی لذت ببرید و کارهایی که بر آن مهارت و تسلط دارید را کنترل کنید.

8. بر تقویت روابط با دیگران کار کنید

برای لذت‌بردن از زندگی خوب، تنهایی احساس رضایت شما را افزایش نمی‌دهد. گاهی افراد احساس شادی و غم خود را با در میان گذاشتن با افراد یا دوستان بروز می‌دهند. بنابراین حضور تعدادی افراد در دایره ارتباطات‌مان ضروری است.

9. طبق علایق خود زندگی کنید

زندگی‌خوب به معنای بررسی علایق و داشتن شجاعت برای دنبال کردن فعالیت‌هاست. با انجام فعالیت هایی که مورد علاقه تان است احساس سرخوشی، رضایت و موفقیت واقعی به‌زندگی اضافه می‌شود.

10. از حال لذت ببرید

به جای گرفتارشدن در گذشته و تفکر زیاد راجع به آینده از حال و زندگی در لحظه لذت ببرید. هیچ کاری زندگی‌گذشته را تغییر نمی‌دهد. اما با زندگی کردن در حال، زندگی آینده خود را زیبا سازید.

11. تلاش کنید تا پول در بیاورید

زندگی خوب همیشه مبنی بر خود ساختگی یا تلاش برای لذت بردن از حل و زندگی ساده نیست. یکی از نیازهای اولیه انسان ها پول است. کسانی که از پول کمی برخوردارند برای تامین نیازهای خود و براورده کردن خواسته هایش باید تلاش کند تا پول بیشتری درآورد.

12. به سلامت روان و جسم خود اهمیت بدهید

اگر به تمام 11 ویژگی بالا عمل کرده اید و سلامت روان نداشته باشید، زندگی‌خوبی را تجربه نخواهید کرد. آرامش، امنیت، حال خوب و خلق مناسب به شما زندگی خوبی هدیه می‌دهد. به سلامت روان خود اهمیت بدهید و از روانشناس کمک بگیرید.

کلام آخر

زندگی خوب به معنای پذیرش خود، رشد شخصی، خود مختاری و ارتباط با دیگران است. با انجام راهکارهای توصیه شده و انجام آن ها به زندگی‌خوبی دست خواهید یافت. علاوه بر تمامی موارد ذکر شده، تقویت سلامت روان کمک بزرگی به ساختن زندگی‌خوب خواهد کرد. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه می‎دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره درج شده تماس حاصل فرمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه زندگی خوب چیست می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: زندگی خوب چیست | ویژگی ها و راه های رسیدن به یک زندگی خوب

حرف هایی که نباید به همسر گفت | جملاتی که مردان را نابود می کند

آیا از حرف هایی که نباید به همسر گفت اطلاع دارید؟ کلمات نقش بسیار مهمی در روابط میان فردی دارند. با توجه به عمق رابطه زناشویی، حتما باید زن و شوهر به لحن و کلام خود در حین صحبت با همسرشان دقت کنند. بیان برخی حرف‌ها به همسر عواقب جبران‌ناپذیری به همراه دارد. علاوه بر تاثیر منفی کلام‌تان بر اعتماد به نفس و غرور همسرتان، روابط زناشویی شما را دگرگون می‌کند. با آگاهی از حرف‌های مخرب می‌توانید از بروز این اتفاقات پیشگیری نمایید و رابطه زناشویی خود را به خوبی پیش ببرید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ازدواج موفق کلیک کنید.

منبع: حرف هایی که نباید به همسر گفت | جملاتی که مردان را نابود می کند

حرف هایی که زنان نباید به همسر خود بگویند

برخی از حرف‌ها برای مردان خط قرمز محسوب می‌شود که زنان باید از آن‌ها آگاه باشند و هرگز به همسر خود نگویند. این حرف‌ها عبارتند از:

1. حرف هایی که نباید به همسر گفت | اصلا با اونا فرق نداری

آیا با خانواده همسرتان اختلاف دارید و از نظرتان بسیاری از رفتارهایی آن‌ها ایراد دارد؟ آیا تجربه یک خیانت عاطفی داشته‌اید و با کوچک‌ترین تلنگری، خاطرات بد خود را به یاد می‌آورید؟ جملاتی مثل “تو هم مثل مادرت زود از کوره در میری”. “فکر نکن همونطور که بابات تو سر مادرت میزنه با من حرف بزنی”. “بابات هم تو رو آدم حساب نمیکنه”. این دست جملات باعث رنجشی عمیق و از بین‌رفتن احترامات بین دو خانواده می‌شود.

همسرتان دوست دارد در نظر شما آدم بهتری نسبت به دیگر اعضای خانواده و اطرافیانش عمل می‌کند. پس در حین دعوا او را با دیگران و حتی غریبه‌ها مقایسه نکرده و نسبت ندهید. برای کسب اطلاع در زمینه مهارت‌های لازم برای ازدواج موفق کلیک کنید.

2. تو چقدر بی عرضه‌ای | مردان دیگر بهتر از تو این کار را انجام می‌دهند

هیچ موضوعی آنقدر مهم و بااهمیت نیست که بخاطرش شخصیت همسرتان را تحقیر کنید. و او را با افرادی که مهارت‌های خاص خود را دارند مقایسه نمایید. همسر شما نیاز دارد که احساس کند از مردهای دیگر توانمند‌تر است و حتی اگر این‌طور نباشد، شما حق ندارید این حس را از او بگیرید. اگر می‌خواهید چیزی را از کسی یاد بگیرد، باید سراغ روش غیرمستقیم‌تری بروید. بیان‌جملات تحقیر آمیز و مقایسه‌ای مانند “شوهرخواهرم بهتر از تو این کار را انجام می‌دهد”. به همسرتان این چنین القامی‌کند که “من از ازدواج با تو خوشحال نیستم و حس خجالت دارم. خواهرم از من خوشبخت‌تراست چون با مرد بهتری ازدواج کرده”

3. همه وظایف و مسئولیت‌ها به عهده من است/ پس تو چکاره ای؟

شاید سرتان شلوغ باشد و کارهای خانه هم تمامی نداشته باشند اما همسرتان نیز کارها و مشغولیت‌های خود را دارد. خیلی از خانم‌ها به اشتباه فکر می‌کنند همه مسئولیت‌های زندگی زناشویی بر عهده آن‌هاست و به جای اینکه به زبانی خوش از همسرشان کمک بخواهند، مدام گله و شکایت می‌کنند و کارهای همسرشان را نادیده می‌گیرند. عدم درک زحمات همسر و قدردانی از تلاش‌های او باعث می‌شود روز به روز از همسر خود فاصله بگیرید و روابط عاشقانه کم رنگ‌تری داشته باشید. این در حالیست که اگر کمی منصفانه به قضیه نگاه کنید و قدردانی‌تان را نسبت به همسرتان نشان دهید او نیز متقابلا دوست دارد شما را خوشحال و راضی کند و بیشتر تلاش خواهد کرد تا کمک حال‌تان باشد.

4. تو اصلا من را درک نمی‌کنی/ معلومه دیگه منو دوست نداری

عدم گفتگو درباره انتظارات و خواسته‌ها سبب سو تفاهم و متهم کردن همسرتان به درک نکردن شما خواهد شد. این درحالیست که باید ناراحتی‌ها یا خواسته‌های خود را به طور مستقیم و واضح به همسرتان بگویید و انتظار ذهن خوانی کار چندان درست . منطقی نیست. شوهر شما دوست‌تان دارد و مراقب شماست و به همین دلیل تمام تلاشش را می‌کند که ناراحت نباشید. اما وقتی شما چیزی نمی‌گویید او نیز فکر می‌کند که همه چیز طبق مطابق میلتان است و اینگونه دچار سوتفاهم نسبت به یکدیگر می‌شوید.

5. حرف هایی که نباید به همسر گفت | با آدم حسابیا بگرد/ از دوستات خوشم نمیاد

همسر شما یک فرد مستقل است و نیاز دارد تصمیم‌های آزدانه بگیرد. همانطور که شما دوست دارید با دوستان خود وقت بگذرانید و با تصمیم خود دوستانتان را انتخاب می‌کنید، حق ندارید در رابطه با دوستان همسرتان تصمیم بگیرید. اگر یک طرفه قضاوت کنید و به نظر شوهرتان در رابطه با انتخاب دوستانش توجهی نداشته باشید پس قطعا منتظر برخوردهای تند و مقابله‌ای او نیز باشید.

6. برای همسرتان تعیین تکلیف نکنید

دستوردادن و محدودکردن اختیارات، به مردانگی و غرور همسرتان آسیب می‌زند. بهتراست کمی سیاست داشته باشید. به صحبت‌ها و خواسته های او توجه‌کنید و با رفتارتان به او نشان‌دهید که حرف اوشنیده و اجرا می‌شود. یک نکته را هیچ وقت فراموش‌نکنید، به هیچ وجه همسرتان را نصیحت نکنید. برای ساختن‌‍زندگی مشترک باید در کنار یکدیگر باشید. هیچ کدام بر دیگری برتری ندارید. پس با تکرار اشتباهات دیگران زندگی خود را ویران نکنید.

برای آشنایی با راه های ساختن زندگی مشترک موفق کلیک کنید.

حرف هایی که مردان نباید به همسرشان بگویند

به کاربردن جملات زیر از جانب مردان به همسرشان ممنوع است. حرف‌های زیر می‌تواند روابط شما و زندگی مشترک‌تان را به طور کل تحت تاثیر قرار دهد:

1. حرف هایی که نباید به همسر گفت | پیر شده‌ای

همه خانم‌ها درمورد افزایش سن حساس هستند و این مسئله‌ای است که دست خود آن‌ها نیست. شما زمانی که با همسرتان ازدواج‌کردید سن او را می‌دانستید و حالا در کنار هم زندگی می‌کنید. پیرشدن و بالارفتن سن او امری انکار ناپذیر است. پس بیان جملاتی مانند اینکه تو داری پیر می‌شی و سنت بالا رفته لزومی ندارد و به جز اینکه همسرتان را آزرده کند و اعتماد به نفس اورا پایین بیاورد نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد.

2. مدام نگویید عجله کن

خانم‌ها زمانی که می‌خواهند جایی بروند مخصوصا مهمانی بیشتر از آقایان نیاز به زمان برای آمادگی دارند. در این شرایط گفتن مداوم کلمه عجله‌کن نه تنها کاری را پیش نخواهد برد؛ بلکه حس استرس را به خانم شما القا خواهد کرد و چه بسا زمان آماده شدنش طولانی‌تر نیز شود. گفتن مداوم این جمله برای هرکاری به مرور همسرتان را دچار استرس و ناراحتی از شما می‌کند.

3. حرف هایی که نباید به همسر گفت | طلاقت می‌دهم

بسیاری از افراد در هنگام عصبانیت و به خاطر از دست دادن کنترل از واژه‌ها و کلمات بسیار زشت و تحقیرآمیزی استفاده می‌کنند که می‌تواند نتیاج جبران ناپذیری داشته باشد. “طلاقت می‌دهم” یکی از همان واژه‌های سنگینی است که هرگز نباید بدون فکر آن را به کار ببرید. چنانچه قصد ادامه زندگی با همسرتان را ندارید، به جای اینکه او را تهدید کنید این مشکل را در فضایی آرام و منطقی و عاقلانه با او مطرح نمایید و از او بخواهید که رابطه‌تان را تمام کنید. گفتن این جملات از روی عصبانیت و بی دلیل ضربه بدی به همسر و رابطه‌تان خواهد زد.

برای آشنایی با راه های افزایش صمیمیت با همسر کلیک کنید.

4. تو تنبل هستی

با به کار بردن واژه تنبل و تحقیر کردن هیچ کسی را نمی‌توانید به اجبار زرنگ و چابک‌تر کنید. چنانچه این واژه را برای طرف مقابلتان تکرار کنید او خودش هم باور می‌کند که تنبل است و وضعیتش از اینی که هست وخیم‌تر و بدتر خواهد شد. در شرایطی که همسرتان نتوانسته کارها را آنطور که باید پیش ببرد، شرایط را بررسی کنید چراکه ممکن است دلیلی برای این مساله وجود داشته باشد.

5. کاری نمی‌توان انجام داد

در مشکلات و مسائل سخت زندگی هیچ پیشنهادی تلخ‌تر از این نیست که شما به عنوان مرد خانواده به همسرتان بگویید که نمی‌توانیم این مشکل را حل کنیم و کاری از ما ساخته نیست. این جمله حس ناتوانی و تسلیم شدن را از سوی شما به همسرتان منتقل می‌کند و علاوه بر تاثیر منفی بر او، شما را در ذهن همسرتان فردی ضعیف نشان می‌دهد.

6. حرف هایی که نباید به همسر گفت | تو چاق هستی

با استفاده کلمه چاق برای همسرتان او نه تنها لاغر نمی‌شود بلکه با شنیدن این واژه تمسخر آمیز بیشتر تحقیر می‌شود و اعتماد به نفسش از بین می‌رود. بنابراین به جای استفاده از این کلمه او را یاری نمایید و با انرژی مثبت کاری کنید که شروع به رژیم و ورزش کند. برخی افراد بر این باورند که با تکرار این واژه کار درستی می‌کنند و با خودشان می‌گویند آنقدر می‌گویم تا به خودت بیای و لاغر شوی. در صورتی که این طور نیست و فقط لطمه روحی به طرف مقابلشان وارد می‌کنند.

7. زیبایی او را زیر سوال نبرید

خانم‌ها نسبت به ظاهر خود حساس هستند. فراموش نکنید این خانم را شما انتخاب کرده‌اید و اگر در فراز و نشیب زندگی با شما و به واسطه به دنیا آوردن فرزندانتان زیبایی ظاهر یا اندام او بهم ریخته نباید مورد سرزنش قرار بگیرد. این سخنان تحقیر آمیز حس بسیار بدی در وجود همسر شما ایجاد خواهد کرد.

 

حرف هایی که نباید به همسر گفت | سخن آخر

موارد زیادی هستند که باید به همسرتان بگویید یا نگویید؛ چه حین بحث و مشاجره باشد و یا بعد از آن. به هر حال باید مراقب حرفه‌ایی که بهم می‌زنید باشید، به همدیگر احترام بگذارید و همیشه بهترین کلام و لحن را داشته باشید. بیشتر افراد آنقدر کار و مشغله دارند که دیگر به فکر کلام خود با هسمرشان نیستند. اما اگر به لحن و کلام خوب عادت کنید، خشم‌تان را کنترل کرده و حد و مرزها را رعایت نمایید، کیفیت رابطه‌تان افزایش می‌یابد و زندگی زناشویی کمتر دچار تلاطم خواهد شد.

اگر به هر دلیلی احساس می‌کنید خشم و عصبانیت بر شما غالب می‌شود و اجازه گفتگو مسالمت آمیز همراه با احترام نسبت به همسرتان را سلب می‌کند، از راهنمایی‌ها و مشاوره‌های روانشناسان فعال در حوزه روابط خانوادگی بهره ببرید. آموزش‌های یک روانشناس خوب و حرفه‌ای باعث می‌شود تا با آرامش بیشتری همسرتان را مورد خطاب قرار دهید و روز به روز روابط عاشقانه قشنگی را رقم بزنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره ازدواج کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه حرف هایی که نباید به همسر گفت می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

 

سوالات متداول

گفتن اینکه (خانواده تو خوب نیستند) در رابطه زناشویی تاثیر منفی خواهد داشت؟

همه افراد روی خانواده‌ خود حساس‌اند و بدگویی از آنان باعث ناراحتی‌شان می‌شود. علاوه بر پیوند خونی با خانواده‌، احساسات و خصوصیات مشترکی نیز با آن‌ها وجود دارد و به همین دلیل افراد در مقابل بی احترامی دیگران نسبت به اعضای خانواده سریعا واکنش نشان می‌دهند. قطعا هم مردان و هم زنان به خانواده خود تعلق خاطر دارند و در مقابل بی‌احترامی دیگران حتی همسر خود سکوت نمی‌کنند. در نتیجه بهتر است در گفتار خود کمی دقت داشته باشید و الفاظی را بکار نبرید که باعث ایجاد دلخوری شود.

حرف هایی که نباید به همسر گفت کدامند؟

شما در ارتباط با همسر و رابطه تان مسئول هستید. باید به کلام و تاثیرش توجه کنید. متخصصان توصیه‌دارند به همسرتان کلاماتی که باعث تحقیر، سرزنش، بی احترامی، تنفر، نصیحت و … می‌شود، استفاده نکنید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: حرف هایی که نباید به همسر گفت | جملاتی که مردان را نابود می کند

ترس از سگ | علائم ، علل و درمان فوبیای سگ یا ساینوفوبیا

ترس از سگ یا ساینوفوبیا، در واقع به ترس غیر منطقی، شدید و مداوم از هر نژادی از سگ‌ها گفته می‌شود که پاسخ اضطرابی فوری ایجاد می‌کند. همچنین سگ هراسی یکی از انواع اختلالات فوبیای خاص است که در دسته اختلالات اضطرابی قرار می‌گیرد. عوامل مختلفی مانند تجربه ناگوار، رفتارهای آموخته شده و عوامل فردی می‌تواند در ایجاد این اختلال نقش داشته باشد. این بیماران خود می‌دانند که ترسشان منطقی نیست، با این حال قادر به کنترل آن نیستند. خوشبختانه فوبیا درمان پذیر بوده و از روش‌های گوناگونی برای بهبود می‌توان بهره برد. در ادامه به علل، علائم و بهترین راهکارهای درمان سگ هراسی خواهیم پرداخت. برای آشنایی با سایر انواع فوبیای حیوانات کلیک کنید.

منبع: ترس از سگ | علائم ، علل و درمان فوبیای سگ یا ساینوفوبیا

ترس از سگ

شدت ترس از سگ ممکن است بسیار زیاد باشد و منجر به اضطراب شدید شود. افراد مبتلا به ترس از سگ، ترسی عمیق و غیرمنطقی از سگ یا موقعیت‌هایی که در ارتباط با این حیوان است، دارند. با گذشت زمان، دایره این ترس گسترده‌تر خواهد شد. برای مثال فرد از تصویر سگ یا شنیدن کلمه سگ نیز خواهد ترسید. به دنبال گسترده شدن ترس، فرد رفتارهای خود را محدودتر می‌کند تا از مواجهه با سگ‌ها اجتناب ورزد.

 

بیشتر بخوانید : انواع فوبیا

 

چه عواملی باعث ایجاد ترس از سگ می‌شود؟

فوبیای مربوط به حیوانات، نوع متداولی از هراس‌های خاص است. با این حال، هنوز دقیقا مشخص نیست چه عواملی باعث ایجاد این فوبیا می‌شود. اعتقاد بر این است که عوامل زیر در ایجاد فوبی سگ نقش دارند.

تجربیات منفی

فوبیای سگ ممکن است به یک تجربه پریشانی یا ناخوشایند مرتبط باشد. به عنوان مثال، احساس درد ناشی از گاز و حمله سگ یا داشتن واکنش بد واکسن‌های حاری می‌تواند منجر به ترس از سگ‌ها شود.

رفتارهای آموخته شده

فرد ممکن است بر اساس اطلاعاتی که دریافت می‌کند این ترس را یاد بگیرد. برای مثال مواردی مانند مشاهده ترس والدین از سگ‌ها یا شنیدن اخبار یا هشدارهای مربوط به “سگ‌های وحشی” به فرد می‌آموزد که برای محافظت از خود، باید از سگ‌ها فاصله بگیرد.

عوامل فردی

هرکس ترس و اضطراب را به روش خاصی پردازش می‌کند. برخی از افراد ممکن است به طور طبیعی نسبت به سایرین، آمادگی بیشتری برای واکنش‌های اضطرابی نسبت به مسائل داشته باشند.

برای آگاهی بیشتر در زمینه انواع اختلالات اضطرابی کلیک کنید.

 

علائم ترس از سگ چیست؟

علائم فوبیای سگ می‌تواند شامل علائم روانی و جسمانی باشد. در صورتی که تمام این علائم یا برخی از آن‌ها برای حداقل 6 ماه، در فرد باقی مانده باشد، وی دچار اختلال ترس از سگ یا فوبیای سگ است.

علائم روانی

• احساس ترس و اضطراب شدید هنگام فکر کردن یا دیدن سگ‌ها
• فرد با توجه به این که از ترس غیرمنطقی خودآگاه است اما احساس اضطراب غیرقابل کنترل دارد
• اجتناب از موقعیت‌ها و مکان‌هایی که ممکن است در آنجا سگ وجود داشته باشد

علائم جسمانی

• افزایش ضربان قلب
• تعریق زیاد
• لرزش
• گرفتگی یا درد قفسه سینه
• تنگی نفس
• سرگیجه
• حالت تهوع

 

ترس از سگ در کودکان

کودکان به خوبی بزرگسالان، قادر به بیان احساساتشان نیستند. از طرفی ممکن است آن‌ها نام احساسی که تجربه می‌کنند را به خوبی ندانند. علائم ترس از سگ که در بالا گفته شد، می‌تواند در کودکان، به صورت بی‌قراری، گریه، بدخلقی و یا سایر علائم دیده شود.

 

روش‌های درمان ترس از سگ

ساینوفوبیا همانند هر فوبیای خاص دیگر به میزان قابل توجهی به رواندرمانی پاسخ می‌دهد. از همین رو اگر ترس از سگ برای‌تان دردسرساز شده و می‌خواهید آن را درمان نمایید، بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید. رویکردهای مختلفی وجود دارد که روانشناسان به کمک آن‌ها در جلسات مشاوره به شما یاری می‌رسانند تا بر ترس خود غلبه کنید. در این میان رویکرد شناختی رفتاری و تکنیک‌های خاص آن نظیر مواجه سازی تدریجی از بیشترین اثربخشی برخوردار است که در ادامه برخی از آن‌ها را به طور مختصر شرح داده‌ایم. برای آشنایی با بهترین روش‌های درمان اضطراب شدید کلیک کنید.

درمان شناختی رفتاری

هدف درمان شناختی رفتاری تغییر شیوه تفکر و رفتار فرد در مورد موضوع ترس است. یک متخصص بهداشت روان به واسطه تکنیک‌هایی با فرد همکاری خواهد کرد تا به وی در درک و مدیریت احساس اضطراب کمک کند.

در طول فرآیند درمانی، متخصصان این ایده را در فرد تقویت می‌کنند که ترس از زنبور به طور کلی بی خطر است. همچنین ممکن است تمرینات تنفس و ریلکسیشن را به فرد آموزش دهند تا بتوانند با فوبیای زنبور مقابله کنند.

بیشتر بخوانید : درمان قطعی فوبیا

مواجهه درمانی

همانطور که از نام این روش درمانی پیداست، قرار گرفتن در معرض محرک استرس زا به صورت تدریجی یا یکباره است. هدف مواجهه درمانی این است که فرد با گذشت زمان پاسخ خود را تغییر دهد و به فرد در مدیریت بهتر احساس اضطراب کمک ‌کند. این روش درمانی اغلب با درمان شناختی رفتاری ترکیب می‌گردد.

غرقه سازی از روش‌های درمان ترس از سگ

در این روش، فرد به طور ناگهانی و یکباره با تعداد زیادی سگ، مواجه می‌شود. اکثر افراد در این شرایط به دلیل ترسی که احساس می‌کنند می‌خواهند موقعیت را ترک کنند. نکته مهم درمان این است که نباید به فرد اجازه ترک محیط داده شود. باقی ماندن فرد در این شرایط باعث تجربه یکباره اضطراب و درمان خواهد شد.

حساسیت زدایی منظم

عواملی نظیر غیراخلاقی بودن و مشکلاتی نظیر آن، باعث شد تا حساسیت زدایی منظم، بیشتر از غرقه سازی توجه درمانگران را به خود جلب کند. در این روش به فرد آموزش داده می‌شود که با استفاده از تکنیک‌هایی نظیر انقباض و انبساط عضلات و یا تکنیک‌های تنفس منظم، اضطرابش را کنترل کند. بعد از یادگیری موفقیت آمیز این مسئله، فرد می‌بایست یک فهرست از عواملی که باعث ترس می‌شوند، به ترتیب اولویت مشخص کند. در مرحله سوم، درمانگر فرد را با موضوعی که کمترین ترس را در وی ایجاد می‌کرده، مواجه می‌کند و فرد باید بر اساس تکنیک‌هایی که آموزش دیده، با اضطرابش مقابله کند. هنگامی که وی توانست، اضطرابش را در این مرحله کنترل کند، مرحله بعدی فهرست به وی ارائه می شود. برای آشنایی با جدیدترین روش های درمان استرس کلیک کنید.

واقعیت مجازی

استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی در سال‌های اخیر، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در این تکنیک فرد با استفاده از واقعیت مجازی با موضوع ترسش رو‌به‌رو می‌شود. با توجه به امکانات واقعیت مجازی که باعث می‌شوند فرد تصور کند در همان محیط قرار گرفته، وی احساس می‌کند واقعا در میان سگ‌ها قرار دارد. استفاده از واقعیت مجازی، باعث می‌شود که فرد با امنیت بیشتری با موضوع ترس مواجه شود. تحقیقات روانشناسی نشان می‌دهد که استفاده از این تکنولوژی به اندازه مواجهه واقعی سودمند است.

دارو درمانی

داروها معمولاً برای درمان فوبیای خاص استفاده نمی‌شوند. با این حال، در برخی موارد، آن‌ها ممکن است به صورت کوتاه مدت برای کمک به کاهش علائم اضطراب کمک کننده باشند. عمدتا از داروهای بنزودیازپین نظیر آلپرازولام و یا لورازپام که نوعی آرام بخش و داروی ضد اضطراب هستند برای افراد مبتلا به فوبی خاص استفاده می‌شود. همچنین داروهای بتا بلوکر، می‌تواند برخی از علائم جسمی مانند فشار خون بالا و ضربان قلب را کاهش دهد.

برای شناخت بیشتر در زمینه داروهای ضد اضطراب کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه اضطراب و افسردگی می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: ترس از سگ | علائم ، علل و درمان فوبیای سگ یا ساینوفوبیا

درمان کمال گرایی | راه های غلبه بر کمال گرایی در بخش های مختلف زندگی

غلبه یا درمان کمال گرایی چگونه صورت می‌گیرد؟ کمال گرایی از جمله ویژگی‌های شخصیتی است. که در بسیاری موارد انسان را از انجام اهداف و انجام کارهایش باز می‌دارد. چرا که اغلب با تفکر کامل و بی‌نقص بودن (همه یا هیچ) همراه است. و می‌دانیم که در زندگی واقعی هیچ چیز کامل و بی‌نقص اتفاق نمی‌افتد. کمال گرایی موجب می‌شود تا انسان‌ها از ترس کامل نبودن، بسیاری از فرصت‌های زندگی خود را از دست بدهند. این موضوع اهمیت غلبه بر کمال گرایی و راه‌کارهای درمان آن را روشن‌تر می‌کند. اگر گمان می‌کنید فرد کمال گرایی هستید، بهتر است این ویژگی شخصیتی را به گونه‌ای اصلاح شده به کار ببرید و راه‌های غلبه بر جنبه‌های منفی آن را یاد بگیرید.

منبع: درمان کمال گرایی | راه های غلبه بر کمال گرایی در بخش های مختلف زندگی

کمال گرایی چیست؟

آنچه که انگیزه اصلی انسان در مسیر رشد و حرکت می‌شود، تلاش برای بهترین بودن و برتری است. برتری به معنای فراتر رفتن از چیزی است که اکنون هستید. این برتری جویی گاه به یکی از ابعاد اصلی شخصیت افراد تبدیل می‌شود و تمام جنبه‌های زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این برتری طلبی در ذهن آن‌ها تبدیل به آرمان می‌شود. که تنها با تحقق بخشیدن به آن باعث اسودگی خاطر در زندگی کنند. اما آیا همیشه این آرمان‌ها با واقعیت مطابقند و همیشه امکان محقق شدن دارند؟

برتری طلبی گاه از شیوه‌ کارآمد خود جدا شده. و تبدیل به برتری طلبی نابهنجار می‌شود. و فرد را مجبور به انجام تلاش‌های افراطی و یا دچار افسردگی و اضطراب می‌کند. حتی می‎تواند تبدیل به نوعی وسواس نیز بشود. برای آشنایی با نشانه های بیماری وسواس کلیک کنید.

چرا باید بر کمال گرایی غلبه کرد؟

کمال گرایی شما را به فکر انجام اهدافی می‌اندازد که در اکثر موارد به لحاظ عملی غیر ممکن و غیر واقعی هستند. و زمانی که متوجه ناتوانی در تحقق بخشیدن آن هدف می‌شوید. دردسرهای زیادی برایتان به وجود ‌آورده و زندگیتان را سخت می‌کند. کمال گرایی مخرب و بیش از اندازه، لذت زندگی کردن در لحظه را از شما می‌گیرد، از اعتماد به نفستان می‌کاهد، اشتیاقتان را کم می‌کند، توانایی‌هایتان را کاهش می‌دهد و در نهایت جلوی رشد شما را می‌گیرد. فردی که کمال گراست به شدت در مورد اشتباهات و ناکامی‌های خود حساسیت نشان می‌دهد و این مسئله گاه منجر به بروز افسردگی می‌شود.

فرد کمال گرا از ترس شکست در راه رسیدن به اهداف غیر واقع‌گرایانه‌ی خود، مدام تلاش‌هایش را به تعویق می‌اندازد. و این موضوع اضطراب زیادی را برایش به همراه دارد. افراد کمال گرا در تمام مسائل زندگی، از روابط بین فردی تا تصمیم برای ازدواج و انتخاب شغل، مدام با تعارض و تردید مواجه می‌شوند. و خیلی وقت‌ها فرصت‌های خود را از دست می‌دهند. با توجه به تمام آسیب‌هایی که کمال گرایی برای فرد به همراه دارد، لازم است نسبت به غلبه بر آن مهارت‌های لازم را به دست آورید.

بیشتر بخوانید : درمان وسواس فکری

راه‌های درمان کمال گرایی

نکته‌ای که پیش از هر چیز باید دائما به خود متذکر شوید این است که اگر در کاری به کمال مطلوب نرسید، به این معنا نیست که آن را ناقص انجام داده‌اید. برای رسیدن به آرزوها و خواسته‌های خود تلاش نمایید. اما این آرزوها را در محدوده‌ عقلانیت و واقعیت برای خود تعیین کنید. اگر انتظاراتتان با واقعیت مطابقت نداشته‌باشد، خود را سرزنش می‌کنید و انگیزه‌تان را از دست می‌دهید. در ادامه راه‌های بیشتری را برای غلبه بر کمال گرایی شرح داده‌ایم.

1.شناسایی و اصلاح افکار تقویت کننده‌ کمال گرایی

برخی از افکار هستند که شما را به سمت کمال گرایی سوق می‌دهند. این افکار را در خود شناسایی کرده و سعی کنید آن‌ها را اصلاح کنید:

_همه چیز باید در بهترین حالت خود و کامل باشد.
_تنها در صورتی ارزشمند هستم که به کمال موفقیت برسم.
_اگر کامل نباشم پس هیچ وقت موفق نمی‌شوم.
_لیست طولانی از بایدها و اجبارها
_کوچک‌ترین اشتباه نشانه‌ شکست است
_ناکامی و شکست غیر قابل تحمل است

2. از قضاوت زودهنگام بپرهیزید

اغلب افراد دوست دارند هر چه سریع‌تر نتیجه‌ی مطلوب کارهای خود را نظاره کنند، اما در حقیقت نتیجه بیشتر کارها برای این که به حد انتظار افراد برسند، به زمان زیادی نیاز دارند. معمولا نتایج بسیاری از کارها در اولین تلاش‌ها، با انتظارات افراد فاصله دارد. در این مورد برای اینکه بر کمال گرایی غلبه کنید، باید بدانید که تمام کارها برای به نتیجه رسیدن به صبر و ممارست نیاز دارند. بنابراین زمانی که کار نیمه تمامتان را ارزیابی می‌کنید و تنها نواقص را می‌بینید. به جای قضاوت کردن با صبر و حوصله به مسیر و تلاشتان ادامه دهید و به سمت جلو پیشروی کنید. نتایج زودرس و کارهای نیمه تمام را نشانه‌ شکست ندانید. و توجه داشته‌باشید که همه‌ی این‌ها بخشی از مسیر موفقیت است. و تمام مراحل ارزشمند هستند.

3. غلبه بر کمال گرایی | وقت و انرژی خود را بر اصل قضیه متمرکز کنید

افراد کمال گرا اغلب برای کوچک‌ترین جزئیات بیش از اندازه وقت و انرژی صرف می‌کنند و اصل قضیه را فراموش می‌کنند. بهترین کار این است که وقتتان را سهمیه‌بندی کنید. و ببینید در هر قسمت از راه هدف، به چقدر زمان و توجه نیاز دارید. زمانی که متوجه شدید زمان زیادی را صرف قسمتی از هدفتان می‌کنید، سریع از خود بپرسید آیا این همه توجه لازم است؟ و آیا بهتر نیست وقتم را در قسمتی دیگر متمرکز کنم؟

4. زندگی در زمان حال و لذت بردن از مراحل انجام کار

افراد کمال گرا اغلب از کار در حال انجام و مسیر خواسته‌هایشان لذت نمی‌برند. چرا که معتقدند وقتی برای لذت بردن ندارند. و باید هر چه سریع‌تر به نتیجه دلخواه خود برسند. اما اگر در زمان حال زندگی کنید و در انجام هر کاری مثل تمرین متن سخنرانی، تدارک جشن تولد، نقاشی دیوار منزل و… بر لذت کار در حال انجام متمرکز شوید، احتمالا موفق خواهید بود آن کار را با کیفیت‌تر انجام دهید و حس بهتری نیز داشته‌باشید.

اگر برای انجام کارها خود را به شدت تحت فشار و اضطراب قرار دهید، دامنه‌ دیدتان بسیار تنگ خواهد شد و احتمالا ذهنتان درگیر جزئیات بی‌اهمیت می‌شود. در مقابل کسی که در زمان حال زندگی می‌کند و از مراحل انجام کار لذت می‌برد، دامنه‌ی دید وسیع‌تر و اشتیاق بیشتری برای تلاش کردن دارد.

5. درمان کمال گرایی | تفکر همه یا هیچ را کنار بگذارید

خیلی وقت‌ها که احساس ناامیدی و شکست خوردگی می‌کنید و متقاعد می‌شوید. که باید پروژه‌ درحال انجام را ترک کنید، به خاطر این است که بخش‌هایی از پروژه‌ به نظرتان موفقیت‌آمیز نبوده. و نتیجه می‌گیرید که کل کار را منتفی کنید. این موضوع بیانگر تفکر همه یا هیچ است. افراد کمال گرا معتقدند یا کاری که می‌خواهند انجام دهد باید بی‌نقص و کامل باشد یا اصلا نباید آن را انجام دهند.

اما آیا زمانی که برای مثال قسمتی از یک خانه خراب می‌شود یا مثلا لوله‌هایش می‌ترکد، عقلانی است که آن خانه را به طور کل تخریب کرد؟ بنابراین بهتر است در نتیجه‌گیری‌های خود تفکر همه یا هیچ را کنار بگذارید و از تفکر بعضی استفاده کنید. به این صورت که بعضی از بخش‌های کار به خوبی پیش نرفته اما در عوض بعضی از قسمت‌های آن بسیار موفقیت‌آمیز بوده است و بعد هر دو قسمت را در نظر بگیرید. برای دریافت مشاوره وسواس فکری کلیک کنید.

6. نسبت به رفتار خود بینش داشته باشید

با رسیدن به آگاهی و بینش از نگرش های خود می‌توانند به افکار خود غلبه کنند. ایده های کمالگرایانه ای که به مغز شما خطور می‌کند را ثبت کنید. در طول روز افکار خود را یادداشت کنید و آخر شب به این افکار فکر کنید. بعد از یادداشت بنویسید که وقتی احساس شکست داشتید به چه چیزهایی فکر می‌کردید. این کار باعث می‌شود زمانی که افکار کمالگرایانه به مغز شما خطور می‌کند، از این افکار آگاه باشید. اما اگر زمان کافی برای انجام این افکار نداشتید احساس شکست نکنید.

7. افکار خود را تغییر دهید

افرادی که مبتلا به کمال گرایی هستند معمولا صداهایی در ذهنشان وجود دارد که به آنها می‌گوید به اندازه کافی خوب نیستی، تلاش نمی‌کنی و کارهایت به اندازه کافی خوب نیست. اگر قصد بهبودی دارید باید بر روی این افکار کار کنید. این افکار عزت نفس شما را کاهش می‌دهد. برای کمک از تغییر افکار و صداها، به روانشناس مراجعه کنید.

8. اهداف خود را تغییر دهید

افراد کمالگرا استرس زیادی را تجربه می‌کنند. با تغییر اهداف خود بر استرس غلبه کنید. برای مثال اگر تصمیم بگیرید که در طول هفته هر روز 1 صفحه کتاب بخوانید و عادت به این رفتار نداشته باشید. پس از پایان هفته از کتاب خواندن خسته می‌شوید، و احساس شکست می‌کنید. اما اگر تدریجی کتاب خواندن را آغاز کنید به مطالعه عادت می‌کنید. از هفه ای 2 بار شروع کنید و به مرور به هر روز مطالعه کتاب روی آورید.

9. نگرش خودتان را تغییر دهید

اگر به انقاد اطرافیان به عنوان یک راهنما نگاه کنید حالت تدافعی و حمله نخواهید گرفت. تغییر نگرش در افکار به شما کمک خواهد کرد تا ویژگی های مهم اخلاقی خود را شناسایی کنید. و انتقاد دیگران سبب پیشرفت و جهت گیری اهدافتان شود. یهتر است به این موضوع پی ببرید که دانستن اشتباهات روش خوبی برای یادگیری است.

10. تجربه جدید امتحان کنید

افراد کمالگرا به دنبال کسب تجربه های جدید نیستند. با رفتن به موقعیت ها و فضاهایی که برای شما جدید است بر این ترس غلبه کنید. امتحان و کسب تجربه های جدید به شما کمک می‌کند تا سلایق خود را بهتر شناسایی کنید.

11. طبق تشخیص پزشک دارو تجویز می‌شود

افرادی که کمالگرا هستند اضطراب و افسردگی را تجربه خواهند کرد. بنابراین داروی کمالگرایی برای کاهش اضطراب و افسردگی تجویز می‌شود.

برای آشنایی کامل با شخصیت وسواسی جبری کلیک کنید.

کلام آخر

کمالگرایی سبب تخریب عزت نفس و کمتر لذت‌بردن افراد از زندگی می‌شود. در نتیجه برای کاهش اضطراب و افزایش عزت نفس با مراجعه به روانشناس، از روش های درمانی استفاده کنید. 11 روش و راهکار درمانی کمالگرایی را ارائه کردیم. اما بهترین روش درمان مشورت با روانشناس است. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه می‎دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره درج‌شده تماس حاصل فرمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه درمان کمال گرایی می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

 

 

سوالات متداول

کمال گرایی چگونه درمان می‌شود؟

در صورتی که کمال گرایی شما نابهنجار باشد، می‌توانید برای غلبه بر کمال گرایی از خدمات مشاوره روانشناسی کمک بگیرید. مشاور به شما کمک می‌کند تا راهبردهای نام برده شده را به شیوه‌ای مؤثر در زندگی خود به کار بگیرید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: درمان کمال گرایی | راه های غلبه بر کمال گرایی در بخش های مختلف زندگی

سن بلوغ | نکاتی درباره سن بلوغ دختران و پسران

سن بلوغ چه زمانی است و چه چالش هایی را به همراه دارد؟ سن بلوغ دختران معمولا زودتر از پسران شروع شده و زودتر نیز تمام می‌شود. آن‌ها معمولا از 9 الی 14 سالگی دوران بلوغ خود را پشت سر می‌گذارند در حالی که دوران بلوغ برای پسران معمولا در بازه سنی 10 تا 17 سالگی اتفاق می‌افتد. عدم اطلاع از تغییرات این دوران هم برای نوجوان و هم برای والدین دردسرهایی ایجاد می‌کند. پس کسب آگاهی در مورد سن بلوغ موجب ارتباطی بهتر بین والدین و نوجوان می‌شود. بهتر است در مورد روانشناسی نوجوان نیز مطالعه نمایید.

منبع: سن بلوغ | نکاتی درباره سن بلوغ دختران و پسران

سن بلوغ

بلوغ به پدیده و دورانی گفته می‌شود که دختران و پسران در حال رشد، تحت فرایند و تغییرات جنسی و روحی قرار می‌گیرند. و برای همه افراد پس از 8 سالگی رخ خواهد داد. در واقع می‌توان بلوغ را انتقال دوران کودکی به بزرگسالی تعریف کرد. بدن نوجوانان در سن بلوغ توانایی تولید مثل را بوجود می‌آورد. سن بلوغ دوره ای حساس است که اگر به نوجوان توجه نشود سبب افسردگی، اضطراب، سردرگمی و گمراهی می‌شود. بلوغ در دختران و پسران نشانه های متفاوتی دارند که در ادامه در رابطه با نشانه ها و تفاوت این دو صحبت کرده ایم.

سن بلوغ و تغییرات جسمانی و روانی در دختران

دختران معمولا زودتر از پسران، گذار به دوران بزرگسالی را آغاز کرده و بالغ می‌شوند. سن بلوغ آن‌ها در اکثر موارد 9 الی 14 سالگی است. در این دوران تغییرات متنوعی از نظر جسمانی و روانی در وجود آن‌ها روی می‌دهد که می‌توان آن‌ها را به تغییرات پیش از 12 سالگی و تغییرات 12 تا 14 سالگی و تغییرات پس از 15 سالگی تقسیم کرد. برای آشنایی بیشتر با علائم بلوغ دختران کلیک کنید.

 

بیشتر بخوانید : زشت شدن در بلوغ

 

1- تغییرات پیش از 12 سالگی در دختران

از جمله اولین علائمی که در سن بلوغ و معمولا پیش از 12 سالگی در دختران ظاهر می‌شود باید به برجسته شدن پستان‌ها اشاره کرد. رشد سینه ها برای اکثر دختران با اندکی درد، سوزش یا خارش همراه خواهد بود. همچنین ناحیه قهوه‌ای دور سینه نیز در این دوران گسترش یافته و بزرگ‌تر از قبل می‌شود. از جمله دیگر تغییراتی که باید به آن‌ها اشاره کرد بزرگ شدن رحم و رشد موهای زائد در قسمت بالایی اندام تناسلی یا دو طرف لبه‌های واژن است.

همه این تغییرات باعث می‌شوند که دخترها در این دوران نسبت به تفاوت‌های جنسیتی حساس‌تر شوند و از نظر رفتاری تلاش کنند پا به دنیای بزرگ‌ترها بگذارند. آن‌ها ممکن است در برخی موارد از بروز تغییرات جسمانی سریع در خود بهراسند و در مورد آن نگران باشند. از همین رو مهم‌است که والدین بتوانند در طی ارتباطی صمیمانه در مورد بلوغ اطلاعات کافی را در اختیار فرزند دختر خود قرار داده و او را برای پیمودن این مسیر آماده کنند.

2- سن بلوغ و تغییرات پس از 12 سالگی در دختران

در حدود 12 سالگی بلوغ جسمانی در دختران سرعت بیشتری پیدا می‌کند و علائم آن نیز متنوع‌تر خواهند بود. از جمله این علائم‌می‌توان به ادامه‌یافتن رشد سینه‌ها، افزایش تجمع چربی در نواحی باسن و ران، رشد موی زیر بغل، بروز آکنه روی پوست صورت یا بدن و سرعت‌یافتن رشد قد اشاره کرد. با گذر از 12 سالگی و آغاز 13 سالگی این تغییرات کامل‌تر می‌شوند. در همین راستا اکثر دختران اولین قاعدگی خود را در این سن تجربه می‌کنند با این حال این مسئله طبیعی است که قاعدگی در برخی دختران زودتر و یا دیرتر شروع شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد هرچقدر تجمع چربی در بدن دختر بیشتر باشد احتمال بروز بلوغ زودرس بیشتر وجود دارد.

با توجه به تغییرات جسمانی ذکرشده دختران پس از 12 سالگی شروع به ساختن یک ذهنیت بزرگسال از خود می‌کنند. آن‌ها در این برهه زمانی حساسیت روانی بالاتری پیدا کرده و تحریک پذیری بیشتری از خود نشان می‌دهند. از همین رو ممکن‌است گوشه گیرترشده یا علائمی از پرخاشگری و افسردگی را بروز دهند.

بسیار اهمیت دارد که بتوانید تشخیص دهید این علائم روانشناختی ناشی از بلوغ هستند یا علل و عوامل دیگری در بروز آن‌ها نقش دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه بهتر است با یک روان شناس متخصص در حیطه کودک و نوجوان مشورت نمایید.

3- تغییرات پس از 15 سالگی در دختران

تغییرات مرتبط با سن بلوغ پس از 15 سالگی نیز ادامه می‌یابد. علائم تداوم فرایند بلوغ در این سنین مواردی نظیر منظم‌شدن چرخه قاعدگی، تکامل یافتن رشد دستگاه تناسلی و کامل شدن فرایند رشد پستان‌ها را در بر می‌گیرد. در این دوران دختران به دنبال کسب هویت منحصر به فردی از خود هستند و بیشتر به جمع‌های دوستانه علاقه پیدا می‌کنند. آن‌ها دوست دارند همانند یک بزرگسال رفتار کرده و استقلال بیشتری را به دست آورند.

 

بیشتر بخوانید : تربیت نوجوان

 

نشانه های سن بلوغ در دختران

دختران در سن 8 تا 13 سالگی به سن بلوغ می‌رسند. و زمانی که دختران به سن بلوغ رسیدند، توانایی تولید مثل و بارور شدن پیدا می‌کنند. در این دوران پستان ها به تدریج بزرگ می‌شوند. به طور تقریبی سن بلوغ در دختران 10 سالگی است و اگر زودتر اتفاق بیوفتد، بلوغ زودرس می‌باشد. در ادامه به نشانه های سن بلوغ در دختران اشاره کرده ایم.

رویش موهای زائد: در ناحیه تناسلی، صورت، زیر بغل، دست و پا موهای زائد پدیدار می‌شود. و به تدریج با افزایش سن این موها ضخیم تر می‌شود اما تا پایان سن بلوغ رشد آنها متوقف خواهد شد.

رشد سینه ها: یکی از نشانه های رسیدن به سن بلوغ در دختران، افزایش پستان ها است.

افزایش قد: قد دختران در سن بلوغ بصورت چشمگیری بلند خواهد شد.

تعریق: تعریق یکی از نشانه های بلوغ دختران است. در دوران بلوغ، هورمون ها دچار تغییرات می‌شود به طوری که 2 تا 4 میلیون هورمون در بدن ترشح می‌شود.

جوش صورت: یکی از بارزترین نشانه های سن بلوغ در دختران جوش زدن است. جوش ها روی صورت، سینه، کمر مشاهده می‌شود.

عادت ماهانه: قاعدگی یا عادت ماهانه از دوران بلوغ آغاز و تا زمان یائسگی ادامه دارد. دختران در سن 9 تا 16 سالگی اولین پریود را تجربه خواهند کرد.

نشانه های سن بلوغ در پسران

همه پسرها با رشد سنی به مرحله بلوغ می‌رسند تا تبدیل به مرد شوند. افزایش بیضه ها در 11.5 سالگی رخ می‌دهد که اولین نشانه از بلوغ سنی در پسران است. سن بلوغ در پسرها از 9.5 سالگی تا 13.5 سالگی مشاهده می‌شود. در ادامه به نشانه های بلوغ در پسران اشاره کرده ایم.

بزرگ شدن بیضه ها: در 11.5 سالگی رشد بیضه در پسران رخ خواهد داد. بیضه ها در زمان شروع بلوغ هورمون تستوسترون ترشح می‌کنند. این هورمون باعث تغییرات جدی در پسران خواهد شد.

پهن تر شدن بدن: پهن و عریض شدن شانه های پسران در سن بلوغ به وضوح قابل مشاهده است.

ضخیم شدن تارهای صوتی: در این دوران تارهای صوتی در پسران قطورشده و صدای آن‌ها بم می‌شود.

تعریق: با ترشح و فعالیت غدد فوق کلیه، پسران بیشتر تعریق می‌کنند و بوی ناخوشایندی می‌دهند. تعریق در کشاله های ران و زیر بغل بیشتر دیده می‌شود.

رشد موهای زائد: در ناحیه زیر بغل، صورت، ناحیه تناسلی، دست و پا موهای زائد نمایان خواهند شد.

جوش صورت: در اغلب پسران، با فعالیت غدد کلیوی، مواد روغنی ترشح می‌شود که سبب چرب شدن صورت و ظهور جوش ها می‌شود.

تغییرات خلقی: در دوره سن بلوغ، نه تنها از لحاظ جسمی بلکه از لحاظ روحی نیز نوجوانان دچار تغییرات می‌شوند. پسران در این سن گاهی رفتارهای خطرناک و ناخوشایند از خود بروز می‌دهند و عموما عصبی و پرخاشگر هستند.

سن بلوغ و تغییرات جسمانی و روانی در پسران

پسران اغلب روند بلوغ را دیرتر از دختران آغاز می‌کنند. سن بلوغ آن‌ها معمولا 10 تا 17 سالگی است. همانند دختران این برهه را می‌توان به 3 دوره تقسیم کرد که تغییرات جسمانی و روانی در سنین 11 تا 13 سال، 13 الی 15 سال و 15 سال به بالا را شامل می‌شود. در ادامه به توضیح هریک از مراحل پرداخته‌ایم. برای آشنایی بیشتر با بلوغ پسران کلیک کنید.

1- تغییراتی که در طی 11 تا 13 سالگی روی می دهند

از سنین 11 سالگی اکثر پسران با تغییراتی در ظاهر جسمانی خود مواجه می‌شوند که از شروع شدن فرایند بلوغ در آن‌ها حکایت دارد. از جمله این تغییرات می‌توان به رشد موهای زائد در ناحیه تناسلی و بزرگ‌تر شدن بیضه‌ها و نواحی اطراف آن اشاره کرد. در پی همین موضوع پسران در این سن به تفاوت‌های جنسیتی توجه بیشتری نشان می‌دهند و موضوعات جنسی می‌تواند جذابیت بیشتری برای آن‌ها پیدا کند.

2- سن بلوغ و تغییراتی که در طی 13 الی 15 سالگی پسران رخ می دهند

در این دوره از بلوغ پسران با علائم گسترده‌تری ظاهر می‌شود. از جمله این علائم باید به کلفت‌ترشدن صدا، سرعت‌گرفتن رشد قد، قوی‌ترشدن ماهیچه‌ها، تجربه انزال شبانه و رشد بیشتر آلت تناسلی اشاره کرد. پسران باید در این دوران توسط والدین در مورد دوران بلوغ آموزش‌های کافی را دریافت کنند تا بتوانند در مورد غریزه جنسی و نحوه مدیریت آن آموزش ببینند. برای ترتبیت جنسی فرزندان در سنین نوجوانی بهتر است از یک روانشناس متخصص در حوزه کودک و نوجوان کمک بگیرید.

3- تغییراتی که پس از 15 سالگی روی می دهند

پس از 15 سالگی تغییرات بلوغ به سمت نوعی ثبات حرکت می‌کنند. برای مثال در این دوران صدای وی به مرور به یک حالت پایدار دست پیدا می‌کند، موهای زیر بغل او رشد می‌کنند، موهای صورت کم کم همانند مردان بزرگسال می‌شود و بیضه و آلت تناسلی به اندازه نهایی خود می‌رسند.

پسران در سن بلوغ تلاش می‌کنند به یک جمع بندی از شخصیت خود به عنوان بزرگسال برسند. آن‌ها به سختی در پی کسب هویت خود هستند و بیشتر با دوستان‌شان معاشرت می‌کنند. همچنین ممکن‌است به خاطر تغییرات هورمونی پرخاشگرتر شده و ناسازگاری‌هایی از خود نشان دهند. بسیار اهمیت‌دارد که بتوانیددرک مناسبی از آن‌ها در این دوران داشته باشید. برای حریم شخصی و استقلال آن‌ها احترام قائل شده و نحوه نظارت بر رفتارشان را نیز تغییر دهید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه برخورد با نوجوان بهتر است از یک روانشناس متخصص در این زمینه کمک بگیرید. پیشنهاد می‌شود مقاله خصوصیات افراد بالغ را هم بخوانید.

کلام آخر

سن بلوغ حساس ترین دوره رشد در نوجوانان است. در این دوره والدین باید اهمیت زیادی به نوجوانان خود بدهند و با آنها مناسب برخورد کنند. نوجوانان در سن بلوغ مخصوصا پسرها، آزار و اذیت های مخصوص به خود را دارند که با رفتار درست بر آنها می‌توان غلبه کرد. بهترین راه گذراندن این دوره رشد کمک از روانشناس است. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه می‎دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره درج‌شده تماس حاصل فرمایید.

،دریافت مشاوره در زمینه سن بلوغ می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره نوجوان با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

 

سوالات متداول

سن نرمال برای شروع قاعدگی در دختران چه زمانی است؟

در طی سنین بلوغ دختران ممکن است در فاصله بین 10 تا 15 سالگی اولین قاعدگی را تجربه کنند اما این اتفاق در اکثر موارد در سن 13 سالگی آغاز می گردد. با این حال عواملی نظیر شاخص توده بدنی و تجمع چربی در زمان بندی این موضوع تاثیر بسزایی دارند.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: سن بلوغ | نکاتی درباره سن بلوغ دختران و پسران

روانشناسی مثبت گرا | کاربرد علم روانشناسی مثبت گرا چیست

روانشناسی مثبت گرا شاخه‌ای نوین از علم روانشناسی است. از سال 2000 به عنوان علمی از روانشناسی توسط پروفسور مارتین سلیگمن بنیان گذاری شد. سوء تفاهماتی در رابطه با روانشناسی‌مثبت گرا وجود دارد (برخی از انسان ها روانشناسی مثبت گرا را علم نمی‌دانند). با توضیحاتمان در ادامه این مقاله آن‌ها را بر طرف کرده ایم. برای آشنایی با روانشناسی مثبت گرا و تمامی مفاهیم آن همراه ما باشید. برای بهره مندی از این روش برای دریافت خدمات مشاوره فردی کلیک کنید.

منبع: روانشناسی مثبت گرا | کاربرد علم روانشناسی مثبت گرا چیست

روانشناسی مثبت گرا

شاخه‌ای از روانشناسی که به صورت رسمی از سال 2000 توسط پروفسور مارتین سلیگمن بنیان گذاری شد. تعریف های زیادی از روانشناسی‌مثبت گرا وجود دارد. اما دقیق‌ترین تعریف این‌گونه است؛ “بررسی علمی این نکته که چه چیزی زندگی را ارزشمند می‌سازد”.

اما به طور کلی اگر بخواهیم روانشناسی‌مثبت‌گرا را شرح دهیم باید بگوییم: “رویکرد علمی برای مطالعه افکار، عواطف و رفتار انسان بر روی نقاط قوت او”. ایجاد زندگی خوب به جای تعمیر زندگی بد و رساندن زندگی افراد متوسط به زندگی عالی.

داینر روانشناسی مثبت‌گرا را علم مطالعه شکوفایی انسان می‌داند.

پایه گذار روانشناسی مثبت گرا

مارتین سلیگمن، روانشناس آمریکایی، نویسنده و استاد دانشگاه، متولد 1942، بنیانگذار روانشناسی مثبت گرا است. نظریه دیگر او با نام “درماندگی آموخته‌شده” در علم روانشناسی شناخته شده است.

منظور از نظریه درماندگی‌آمیخته شده اینگونه است که افراد بر طبق تجربیات گذشته به این نتیجه می‌رسند که کوشش را با پیشرفت یکی ندانند. آن‌ها فکرمی‌کنند که هرکاری انجام دهند به موفقیت دست نمی‌یابند.

مارتین سلیگمن پس از اینکه در سال 1998 به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا برگزیده شد. زیر مجموعه جدیدی به علم روانشناسی افزود که به جای نقص های زندگی بر داده‌های آن تمرکز داشت. بنابراین در سال 2000 روانشناسی مثبت‌گرا را بنیان گذاری کرد.

فواید روانشناسی مثبت گرا

هدف کلی روانشناسی مثبت گرا، کمک به درک بهتر مهارت ها و توانایی ها است. یا دستیابی به توانایی هایی که برای تعادل روانی نیاز است. روانشناسی‌مثبت گرا فواید فروانی دارد که در ادامه مهم‌ترین آنها را توضیح داده ایم.

1. احساس قدرت

روانشناسی مثبت گرا تاکید زیادی به افراد در زمینه بررسی نقاط قوت، مهارت ها و توانایی های فرد با رویکرد مثبت دارد. این نوع از روان درمانی به فرد حس قدرت، پذیرش چالش ها و مدیریت مسائل زندگی را می‌دهد.

2. برقراری تعادل

روانشناسی مثبت گرا اتفاقات منفی را با مثبت سازگار می‌کند. این مدل به برقراری تعادل نقاط مثبت و منفی تمرکز دارد. این رویکرد به انسان کمک می‌کند تا مهارت های خود را بهتر درک کند.

3. رابطه درمانی موثر بین مراجعه کننده و رواندرمانگر

درمانگر با آگاهی دادن نسبت به توانایی ها، نقاط قوت و استعدادها به درمانجو کمک می‌کند تا مشکلات خود را بهتر درک کند و برای بهبود آن تلاش نماید.

4. درمان بیماری های متفاوت

روانشناسی مثبت گرا با تمرکز بر نقاط قوت و نکات مثبت زندگی به بسیاری از بیماری های روانی کمک کرده است که عبارتند از.

• افکار خودکشی
• افسردگی
• اختلال شخصیت مرزی

اهداف روانشناسی مثبت گرا

اهداف روانشناسی مثبت گرا عبارتند از.

• بهبود کیفیت زندگی افراد
• پیشگیری از آسیب های روانی (زندگی بی ثمر و بی معنا)
• ایجاد تسهیل در تغییر تمرکز
• بوجود آوردن کیفیت های مثبت در زندگی
• به دنبال توانایی های سالم، جاه طلبی
• به دنبال تجربیات زندگی مثبت
• توانایی های منش افراد
• ایجاد احساس شادی
• شناحت مهارت ها
• سلامت فکری
• سلامت روانی
• پرورش معنا در زندگی
• ایجاد روابط مثبت در خانواده
• کسب شادی حقیقی

مفاهیم روانشناسی مثبت گرا

بسیاری از افراد روانشناسی مثبت گرا را علم نمی‌نامند. یا آن را علم نازک نارنجی یا شبه علم می‌خوانند. اما روانشناسی مثبت گرا واقعا رشته علمی است. طبق نظریات مختلف علم روانشناسی مثبت گرا در ادامه به مفاهیم این رشته اشاره کرده ایم.

• بیشتر افراد شاد هستند
• شادی یکی از دلایل خوب زندگی کردن است
• اکثر انسان ها انعطاف پذیر هستند
• شادی، ارتباط خوب اجتماعی و نقاط قوت شخصیت و سدی در برابر ناامیدی است.
• شخصیت در مشکلات رشد می‌کند
• افراد دیگر مهم هستند
• مذهب یا معنویت اهمیت دارد
• زندگی ارزشمند است تا زمانی که شغل و هدف داشته باشیم و از آن لذت ببریم
• بعد از مدتی تاثیر پول بر شادی مخرب می‌شود. اما می‌توان با پول برای دیگران شادی بخریم
• برای یک زندگی خوب یودیمونیا (خوشروانی، رضایت عمیق از خوشحالی) از هدونیسم(تمرکز بر لذت و احساسات مثبت)
• قلب از عقل مهم‌تر است
• تمام روزهای خوب بر 3 اساس مشترک هستند: شایستگی، ارتباط با دیگران و استقلال
• زندگی خوب آموختنی است

معرفی مدل PERMA

مدل PERMA در روانشناسی مثبت گرا بسیار تاثیر گذار است. این مدل چارچوب کاملی برای درک سلامتی و اصولی برای تقویت سلامتی در اختیار انسان می‌گذارد. سلیگمن برای تعریف سلامتی در مفهومی عمیق تر مدل PERMA را تشکیل داد. طبق نظر سلیگمن، این مدل مخفف 5 سر فصل سلامتی است. که در ادامه به آن اشاره کرده ایم.

P (احساسات مثبت)

لذت بردن از حال و زندگی در لحظه یعنی تجربه احساسات مثبت. جستجوی احساس مثبت روش موثری برای افزایش سلامتی نیست اما تجربه احساس مثبت بخشی از سلامتی است.

E (مشارکت)

انجام دادن کاری که از آن لذت می‌بریم، تبحر داریم و زمان از دستمان در می‌رود قسمت مهمی از سلامت روان است. اگر در انجام کارها فعال نباشید به سختی احساس سلامت روحی را تجربه می‌کنید.

R (روابط مثبت)

داشتن روابط عمیق و معنادار برای سلامت روان انسان مهم است. انسان ها ذاتا موجودات اجتماعی هستند که برای خودشکوفایی به دیگران تکیه می‌کنند.

M (معنا)

وقتی که انسان خود را وقف یک علت می‌کند یا متوجه چیزی بزرگ‌تر از خود می‌شود. به درکی از ارزش و معنا می‌رسد که چیزی جای آن را نمی‌گیرد. حتی کسانی هستند که اکثر مواقع سرخوش‌اند اما احساس سلامتی نمی‌کنند.

A (دستاورد)

همه انسان ها برای موفقیت و رسیدن به اهداف خود در حال تلاش هستند. اگر هدفی در زندگی نداشته باشیم، یکی از تکه های سلامتی گم می‌شود.

برای تقویت سلامت روحی نکات زیر را رعایت کنید.

• (P) کارهایی که خوشحالتان می‌کند را انجام دهید. و لذت را وارد برنامه روزانه کنید.
• (E) به دنبال سرگرمی هایی باشید که دوست دارید. مهارت خود را بالا ببرید و به دنبال کاری باشید که مناسب با علایق شما است.
• (R) روابط مثبت و حمایت گرانه ای با دوستان، خانواده و افرادی که دوست دارید برقرار کنید.
• (M) اگر از شغل خود معنا نمی‌گیرید، به دنبال سرگرمی، فعالیت های تفریحی و فرصت های داوطلبانه باشید.
• (A) سعی کنید بلند پرواری ها و اهدافتان با تمام چیزهای دیگر در زندگی یکسان باشد.

روان درمانی مثبت گرا

روان درمانی مثبت گرا شبیه به سلامت درمانی است. در روان درمانی مثبت گرا از 12 تمرین به همراه استفاده از نقطه قوت مخصوص به خود، نگهداری دفتر قدردانی و ملاقات قدردانی استفاده می‌شود. تکنیک های درمان مثبت گرا عبارتند از؛

1. استفاده از روش خاطرات روزانه
2. استفاده از دفتر شکرگزاری
3. نوشتن نامه قدردانی
4. تمرکز بر نقاط قوت
5. درمان رفاه (بهزیستی)

کلام آخر

با مطالعه این مقاله به شما ثابت شد که روانشناسی مثبت گرا یک علم است. رویکردهای زیادی در علم روانشناسی وجود دارد که روانشناسی مثبت گرا نیز شاخه ای از آن است. امروزه روانشناسی مثبت گرا طرفداران زیادی را دارد. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت تلفنی و حضوری خدمات ارائه می‌دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر بر لینک زیر کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه رویکردهای روانشناسی می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: روانشناسی مثبت گرا | کاربرد علم روانشناسی مثبت گرا چیست

عدم رضایت از همسر | ناراضی بودن از همسر

عدم رضایت از همسر به دلایل متفاوتی از جمله مشکلات عاطفی، مالی، اخلاقی و جنسی بستگی دارد. اکثر اختلاف هایی که بین زوجین رخ می‌دهد با کوچکترین عدم رضایت ها و ناراحتی ها آغاز شده‌اند. اما پیگیری نکردن این شرایط شدت و عمق نارضایتی را افزایش می‌دهد. اگر با اولین احساس غم به دنبال مشورت با روانشناس و متخصص باشید در آینده با مشکلات جدی و خطر آفرینی روبرو نخواهید شد. مشاوره قبل از ازدواج و بررسی تفاوت ها شدت عدم رضایت از همسر در آینده را کاهش می‌دهد.

منبع: عدم رضایت از همسر | ناراضی بودن از همسر

عدم رضایت از همسر

عدم رضایت از همسر به عوامل گوناگونی بستگی دارد که باید ریشه اصلی آن بررسی شود. علت های متفاوتی برای عدم‌رضایت ازهمسر وجود دارد که می‌تواند: مشکلات مالی، اخلاقی، جنسی، عاطفی و سوءظن نابجا و … باشد. اما طبق آمارهای به دست‌آمده تا به امروز مشکلات جنسی و عاطفی اولویت بیشتر در عدم‌رضایت از همسر را نشان داده است. عدم‌رضایت ازهمسر، سبب بروز سردی روابط و مشکلات زیادی می‌شود. برای جلوگیری از ادامه دارشدن عدم رضایت از همسر، با روانشناس مشورت کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره خانواده کلیک کنید.

علت عدم رضایت از همسر

علت عدم رضایت از همسر به چندین دلیل بستگی دارد که در ادامه به تمامی این علل اشاره کرده ایم. با بررسی عوامل زیر و مشورت با متخصصین می توانید مساله را حل نمایید. توصیه‌داریم که حتما درباره راهکارهای حل دعوای زن و شوهر بخوانید

در زمینه عاطفی

خانم و آقا نیاز به توجه و محبت دارند. و در صورتی که توجه اندکی کم شود و از همسر خود دلگیر می‌شود. گاهی همسران به یکدیگر توهین و بی احترامی می‌کنند. تحقیر از طرف همسر باعث نارضایتی از زندگی خواهد شد. ابراز علاقه، خوشرویی، اعتماد و احترام در حوزه عاطفی بسیار حائز اهمیت است. زندگی با همسری که دائم در حال توهین، تحقیر، تهمت، بی اعتمادی و بد خلقی می‌باشد، دشوار و سخت است.

در زمینه اخلاقی

مشکلات اخلاقی ریشه های متفاوتی دارد. گاهی آقایان با کوچکترین رفتار خانم پرخاشگر می‌شوند. برخی از خانم ها تمام کارها و مسئولیت های زندگی را به دوش می‌کشند. رفتارهای نامناسب با همسر، بر اخلاقی، واکنش های تند و … سبب بروز مشکلات در زمینه اخلاقی و عدم رضایت از همسر خواهد شد.

در زمینه اقتصادی

مشکلات در زمینه اقتصادی به 3 دسته تقسیم می‌شود.

دسته اول: درآمد آقا کم است و نیاز خانم بر طرف نمی‌شود. در این دسته بهتر است که خانم شرایط اقتصادی آقا را درک کند.

دسته دوم: درآمد آقا خوب است اما خساست می‌کند.

دسته سوم: درآمد آقا خوب است اما صرف هزینه های غیر از امور منزل می‌شود.

در زمینه جنسی

یکی از دلایل عمده عدم رضایت از همسر در زمینه جنسی است. بر اساس پژوهش های انجام شده تا به امروز، آقایان به نیاز های جنسی همسر خود بی توجهه هستند. و پس از ارضا شدن خود، دست از رابطه جنسی خواهند کشید. یا گاهی خانم ها به نیازهای جنسی شوهر خود بی توجه و بی میل هستند. خطرات نارضایتی جنسی در زندگی زناشویی، سبب بروز مشکلات و خیانت خواهد شد.

بی احترامی به خانواده ها

زندگی زناشویی یعنی تعامل و برقراری ارتباط با خانواده همسر. بسیاری از خانم ها و آقایان علاقه ای به خانواده همسر خود ندارند و همین امر سبب بی احترامی به خانواده همسر می‌شود. مخصوصا زمانی که خانواده همسر در زندگی فرزند خود دخالت داشته باشند. خانواده یکی از ارکان مهم زندگی هر فردی است و همین امر سبب نارضایتی از همسر خواهد شد.

برای آشنایی با راه های حل اختلافات خانوادگی کلیک کنید.

بزرگ کردن اشتباهات

زندگی زناشویی پر از فراز و نشیب است و کنترل نکردن این شرایط به زندگی لطمه وارد می‌کند. هر فردی نیز اشتباهاتی دارد که با بخشیدن به عنوان همسر باید خوشبختی را به زندگی باز گردانید. بزرگ‌کردن اشتباهات همسر به تدریج سبب بزرگ شدن کوچکترین مشکلات در زندگی خواهد شد و همین امر سبب بروز نارضایتی از همسر می‌شود.

سوءظن نابجا

شکاک‌بودن به همسر بدون دلیل موجب عدم رضایت از همسر می‌شود. تهمت های پی در پی روند زندگی را مختل خواهد کرد. گیردادن های الکی، سوءظن نابجا و شکاکیت توان انجام کارهای متفاوت را به همسر نخواهد داد.

متفاوت بودن افکار

یکی دیگر از علل عدم‌رضایت از همسر، متفاوت بودن افکار است. پیش از ازدواج با شخص مورد علاقه تان مشاوره قبل از ازدواج را فراموش نکنید. متفاوت بودن افکار و عقاید در واقع به مرور زمان باب میل شما نخواهد بود. و همین امر سبب عدم رضایت می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره تلفنی ازدواج کلیک کنید.

نشانه های عدم رضایت از همسر

همسری که عدم رضایت دارد از خود نشانه هایی را بروز می‌دهد که عبارتند از.

نظافت نکردن منزل

یکی از نشانه های عدم رضایت از همسر در خانم ها، نظافت نکردن منزل است. تمییز نکردن امور خانه، حاضر نکردن غذا و رسیدگی نکردن به نیازهای اعضای خانواده یکی از نشانه های عدم‌رضایت از همسر است.

عدم رضایت از همسر | قهر کردن

قهر کردن های بی دلیل و گریه با کوچکترین احساس غم، یکی از نشانه های عدم رضایت از همسر است. بیشتر خانم‌ها با قهرکردن ناراحتیشان را ابراز می‌کنند. اما گاه مردانی هم هستند که با قهرکردن و خارج شدن از خانه نارضایتی شان را نشان می دهند.

برای آشنایی با راه های جلوگیری از دعوا با همسر کلیک کنید.

سکوت ممتد

برخی از خانم ها و آقایان پس از عدم‌رضایت های طولانی از همسر بی تفاوت می‌شوند و در برابر تمام مشکلات و ناراحتی ها سکوت می‌کنند. سکوت نه تنها مشکلی را دعوانمی‌کند، بلکه به بدتر شدن رابطه نیز می‌انجامد.

عدم رضایت از همسر | پرخاشگری

یکی دیگر از نشانه های عدم‌رضایت از همسر پرخاشگری است. کاهش آستانه تحمل، سبب پرخاشگری می‌شود که با تخلیه هیجانات بر سر فرزندان و دیگران از خود نشان می‌دهند.

وقت گذرانی با دوستان

خانم ها و آقایانی که از زندگی مشترک خود راضی نیستند به سمت دوستان ناباب و گذراندن وقت با آنها می‌روند. این رفتار بیشتر در مردان رویت می‌شود. اگر خانم به این مساله توجهی نکند دیر یا زود شاهد از هم پاشیدن زندگی مشترکش باید باشد.

عدم رضایت از همسر | گریه های طولانی

اصولا کسانی که غم زیادی را تحمل می‌کنند و از زندگی خود ناراضی هستند با کوچک‌ترین احساس غم و ناراحتی گریه های مداوم می‌کنند. به همسرتان توجه بیشتری کنید. باید علت گریه های او را بیابید.

مصرف دخانیت

برخی از خانم ها و آقایان به دلیل عدم رضایت از همسر به سمت مصرف دخانیات گرایش پیدا می‌کنند. دخانیات مامن بسیاری از افراد است. متاسفانه تکیه بیش از حد به این عامل شما را در برابر حل مسائل ناتوان تر خواهد کرد.

عدم رضایت از همسر | سازش نکردن با خانواده همسر

یکی از دلایل عدم‌رضایت از همسر، ناسازگاری با خانواده همسر است. زمانی که زوجین از همسر خود ناراضی هستند، بی دلیل نسبت به خانواده همسر خود ناسازگاری می‌کنند.

نرسیدن به امور فرزندان

خانم هایی که عدم رضایت از همسر دارند به امور فرزندان خود رسیدگی نمی‌کنند. فرزندانی شلخته، نا مرتب و با افت تحصیلی دارند. مردان نیز با بی‌توجهی به فرزندان آینده و تربیت آن‌ها را به خطر می‌اندازند. چه بسا این رفتارها نسل بعدی را هم دچار مشکلات زیادی خواهد کرد. پس حتما در چنین مواردی برای از بین بردن نارضایتی های تان به متخصصین خانواده مراجعه نمایید.

راهکار مقابله برای عدم رضایت از همسر

راهکارها و راه هایی برای مقابله با عدم رضایت همسر وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره کرده ایم.

• احترام به عقاید، افکار و سلایق همسر
• همکاری با همسر
• صحبت در رابطه با امور روزانه
• تصمیم گیری با کمک هم
• به خانواده همسر احترام گذارید
• به هیچکس اجازه دخالت ندهید
• از کوچکترین تا بزرگترین اختلافات را خودتان حل کنید
• از یکدیگر و خوبی های هم تعریف و تمجید کنید
• در هر مناسبتی به یکدیگر هدیه کوچک بدهید
• وفادار باشید
• دروغ نگویید
• توجه به مسائل جنسی
• ایثارگری

کلام آخر

عدم رضایت از همسر در تمامی زندگی های مشترک اتفاق می‌افتد. اما برخی از زوجین با توجه نکردن به مشکلات و طولانی شدن مشکلات ریشه مشکلاتشان را گسترش می‌دهند. با کوچک ترین اتفاق به فرزندان خود پرخاش می‌کنند و سبب بروز آسیب های روانی در فرزندان می‌شوند. برای تشدید نشدن مشکلات از همان ابتدای ناراحتی و مشکلات به همراه همسر از روانشناس و متخصص کمک بگیرید. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه می‎دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره درج شده تماس حاصل فرمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه عدم رضایت از همسر می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: عدم رضایت از همسر | ناراضی بودن از همسر

تاثیر اشتغال زن بر فرزند | تاثیر اشتغال مادر بر تربیت فرزند

تاثیر اشتغال زن بر فرزند موضوع بحث بر انگیزی است که در جامعه امروزی با گسترش زنان شاغل ایجاد شده است. اغلب زنانی که مشغول به کار هستند به دلیل عدم حضور دائمی شان کنار فرزندان انتقاد می‌شوند. و بین عموم مردم اینطور جاافتاده که مادران شاغل توانایی لازم برای تربیت فرزندان را ندارند. اما با تحقیقات انجام شده مشخص شد که مادران شاغل نیز می‌توانند با برنامه‌ریزی و کمک از روانشناس کودکانی با سلامت روان کامل فرزندانشان را تربیت و بزرگ کنند. برای دریافت مشاوره خانواده کلیک کنید.

منبع: تاثیر اشتغال زن بر فرزند | تاثیر اشتغال مادر بر تربیت فرزند

تاثیر اشتغال زن بر فرزند

اشتغال زن بر فرزند تاثیرات خوب و بدی را می‌گذارد. کودکانی که مادر شاغل دارند مستقل بودن را آموزش می‌بیند اما تمرکز کمتری دارند. کودکانی که مادران شاغل دارند شخصیت مستقل و خود محوری دارند. اما از عزت نفس پایین‌تر و مشکلات ارتباطی برخوردارند. اضافه وزن دارند و از غذاهای فست فود بیشتری استفاده می‌کنند. کودکانی که مادر شاغل دارند و شبانه روز در مهد کودک به سر می‌برند به شدت از لحاظ روحی آسیب می‌بینند. برای اینکه هم شاغل باشید و هم فرزندداری کنیدبهتر است که فرزند خود را حدود 4 الی 5 ساعت به کلاس های آموزشی یا مهد بفرستید تا خانه، والدین و سرپرست داشتن را لمس کند.

روانشناسان معتقدند که از بین اعضای خانواده، مادر نقش اساسی‌تر و مهمتری در رشد کودک دارد. علت این امر تشکیل جنین در شکم مادر و وابستگی عاطفی از بدو تولد است. رابطه کودک با مادر بوجود آورنده احساس امنیت است. اگر روابط مادر-فرزندی درست باشد احساس امنیت به کودک القا می‌شود. و اگر روابط نادرست باشد، احساس ناامنی و عدم اعتماد در کودک نقش می‌بندد. بی توجهی به کودک و محرومیت از محبت منجر به ناسازگاری در شخصیت فرزند خواهد شد. نوع شغل، ساعت کار، میزان رضایت مادر از شغل و ثبات شغلی در تربیت فرزند نقش پر رنگی دارد. طبق پژوهش های انجام شده، مادرانی که بیش از 35 ساعت در طول هفته مشغول به کار هستند اثرات منفی بر کودکان می‌گذارد.

تاثیر مثبت اشتغال زن بر فرزند

طبق تحقیقات اشتغال زن بر فرزند نه تنها اسیب های روحی وارد نمی‌کند، بلکه فوایدی نیز دارد. در ادامه در رابطه با مزایای اشتغال زن بر فرزند توضیح داده ایم. برای آشنایی بیشتر با زمان درست برای شروع کار حتما مقاله کودک و مادر شاغل کلیک کنید.

1. اشتغال مادر در مستقل شدن و تشکیل الگوهای مثبت در فرزند نقش دارد

کودکان باید از ابتدای عمر آموزش ببینند که مادران نباید تمام نیازهای آنها را بر طرف کنند و مسئول رسیدگی به شکمشان و خانه باشند. دختران مادران شاغل آموزش می‌بینند که برای مستقل شدن و درآمد داشتن قبل از ازدواج و بچه دار شدن به دنبال شغل بگردند. و پسران مادران شاغل متوجه می‌شوند که کارهای خانه تنها بر عهده مادر نیست و تمامی اعضای خانواده باید در رسیدگی به امور خانه همراهی کنند.

2. مادران شاغل فرزندان شادتری خواهند داشت

مادران خانه دار در برابر مادران شاغل بیشتر درگیر افسردگی خواهند شد. افسردگی مادر بر فرزندان و اعضای خانواده تاثیرگذار است. و در نتیجه کودکان دچار آسیب می‌شوند. اما مادران شاغل انرژی و انگیزه بیشتری دارند و در نهایت فرزندانی شاد تربیت خواهند کرد.

3. مادران شاغل در مقابل حرف مردم و فشارها تسلیم نمی‌شود

این روزها دخالت در زندگی و سبک فرزندپروری به شدت توسعه یافته است. مادران خانه داری وجود دارند که به حرف و دخالت های بیجای کسانی که در اطراف او خود را عالم و فیلسوف می‌دانند تسلیم می‌شوند. اما مادران شاغل در برابر این حرف های زور علمای اطراف تسلیم نمی‌شوند و اجازه دخالت به دیگران نمی‌دهند. تفاوت بین مادر شاغل و خانه دار، اعتماد به نفس بیشتری است که مادر شاغل دارد.

4. مادران شاغل برنامه ریزی دقیق تری برای فرزندان دارند

بسیاری از مادران خانه دار تصور می‌کنند که وقت کافی را برای فرزند خود می‌گذارند، اما نیمی از حواس آنها صرف تلویزیون و صحبت با تلفن می‌شود. اما مادران شاغل می‌دانند که زمانی به خانه باز می‌گردند باید تمام وقت و انرژی باقی مانده خود را صرف فرزندش کند.

5. فرزندان مادران شاغل بهتر به درس عمل می‌کنند

از آنجا که مادران شاغل اغلب از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار هستند، برای حل تمرین و مسائل درسی، بهبود عملکرد و نمرات فرزندان در مدرسه کمک زیادی می‌کنند. مادران شاغل بر درس و تحصیلات اطلاعات بیشتری دارند و اجازه ترک تحصیل به فرزندان خود نمی‌دهند. فرزندان با مشاهده موفقیت مادران خود متوجه می‌شوند که درس خواندن سبب پیشرفت آن‌ها می‌شود.

6. مادران شاغل فرزندان سالم تری از لحاظ رفتاری دارند

طبق پژوهش های انجام‌شده از سال 1960 تا به حال، به این نتیجه رسیدند که کودکانی که مادر شاغل دارند از مشکلات رفتاری کمتری نسبت به کودکان دارای مادر خانه دار برخوردارند.

7. مادران شاغل زمان استراحت بیشتری در اختیار دارند

مزیت کار کردن مادران شاغل این است که به واسطه کارکردن خارج از منزل گاهی از فشارهای خانواده و خواسته های پی در پی فرزندان خلاص می‌شوند و زمانی را برای خود اختصاص می‌دهند.

8. مادران شاغل به خانواده کمک بیشتری می‌کنند

اکثر خانواده هایی که مادر و پدر همزمان با یکدیگر مشغول به کار هستند از توانایی های مالی بیشتری برخوردارند. با کمک به همسران خود، کودکان مشکلات مالی کمتری را تجربه خواهد کرد.

تاثیر منفی اشتغال زن بر فرزند

مادران شاغلی که از شغل خود رضایت ندارند به نسبت مادرانی که از شغلشان رضایت دارند معایب را با شدت بیشتری تجربه خواهند کرد. اشتغال زن بر فرزند معایبی نیز دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره کرده ایم. برای آشنایی با اعمیت استقلال مالی زنان کلیک کنید.

• پس از بازگشت از کار با تمام خستگی، باید به امور خانه و فرزند رسیدگی شود
• بروز تنهایی و انزوا در کودکان
• بروز تنیدگی های روانشناختی و جسمانی
• احساس تعارض و درگیری
• بروز ترس های مرضی
• بروز فوبیاها
• نبود تعادل بین مادر و فرزند
• اختلال خواب در فرزندان
• بروز مشکلات رفتاری
• ناسازگاری
• بروز مشکلات برونی سازی
• اضافه وزن فرزندان
• تمایل به فست فود
• کودکان بیشتر از تلویزیون استفاده می‌کنند
• خستگی های مادر پس از کار سبب سخت گیری های افراطی خواهد شد
• تفاوت الگوهای تربیتی مادر با پرستار یا مادر بزرگی که با او بزرگ می‌شود
• بروز اختلال اضطراب جدایی
• به کندی سخن گفتن
• کاهش بهره هوشی
• کاهش جنب و جوش
• گوشه گیری
• ناتوانی در بروز احساسات
• اختلال حواس
• ضعف در بروز استعداد
• ضعف در امور تحصیلی

راهکار برای افزایش تاثیرات مثبت اشتغال زن بر فرزند

طبق نظر روانشناسان، برای کاهش تاثیر منفی اشتغال زن بر فرزند و استرس ناشی ازنبودشان به کودک، مادر شاغل حتما باید برنامه ریزی داشته باشد. در ادامه توصیه هایی را برای مادران شاغل در نظر گرفته ایم.

1. در مورد اهداف کاری با فرزند خود صحبت کنید.
2. زمانی را برای بازی با فرزندان در نظر بگیرید.
3. برای کشف علایق کودک خود وقت بگذارید.
4. به او بگویید که چقدر دوستش دارید.
5. برای حفظ جایگاه پدر، مسئولیت های مالی را بر عهده او بگذارید.

کلام آخر

با توجه به مطالعه مقاله می‌توان پی برد که اشتغال مادران علاوه بر فواید و استقلال فرزندان، سبب بروز اختلالاتی در شخصیت فرزند خواهد شد. مادران با توجه به مسئولیت های سنگینی که در خانه بر عهده دارند و خستگی بعد از کار توانایی برقراری ارتباط و رسیدگی به امور فرزند را نخواهند داشت. بنابراین برای برنامه ریزی و راهنمایی درست نیاز به مشورت با روانشناسان متخصص و مجرب دارند. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه می‎دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره درج شده تماس حاصل فرمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه تاثیر اشتغال زن بر فرزند می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: تاثیر اشتغال زن بر فرزند | تاثیر اشتغال مادر بر تربیت فرزند

آدم های اشتباه زندگی | چرا اطرافمان را ادم های اشتباه پر کرده اند

آدم های اشتباه زندگی خود را چگونه حذف کنیم؟ آیا رابطه ای که دارم اشتباهی است؟ عشق اشتباهی چیست؟ احتمالا با این موضوع برخورد کرده اید که با برخورد اول چنان مجذوب فرد مقابل می‌شوید که از او بت می‌سازید. اما به مرور زمان متوجه اشتباه در انتخاب خود خواهید شد. اگر در رابطه به دنبال آدم هایی هستید که نیازها و خلاءهای روحی خود را پر کنید، خود را طور دیگر معرفی می‌کنید یا احساس نالایقی می‌کنید وارد رابطه اشتباه و نادرستی خواهید شد. بهترین راه حل شناخت خود و رسیدم هب خودآگاهی است که توسط روانشناس صورت بگیرد. برای دریافت مشاوره فردی کلیک کنید.

منبع: آدم های اشتباه زندگی | چرا اطرافمان را ادم های اشتباه پر کرده اند

آدم های اشتباه زندگی

بسیاری از کسانی که در اطراف ما هستند گزینه های انتخاب ما نبوده اند. اما هر کدام تاثیرات و نقش هایی در زندگی‌مان داشته اند. برخی دیگر نیز به طور مستقیم انتخاب خودمان بوده‌اند. اگر آدم هایی که به دور خود جمع می‌کنیم مورد پسند ما نباشند به تدریج اطرافمان را افرادی فرا خواهند گرفت که هیچ شباهت و هدف یکسانی ندارند. انتخاب آدم های اشتباه زندگی ریشه در ناآگاهی از شخصیت و روان خودمان دارد.

 

بیشتر بخوانید : ضمیر ناخودآگاه

 

نا خودآگاه آدم ها دلیل انتخاب‌ها و ظهور آدم ها را می‌داند. بابررسی ناخودآگاه باید به دنبال این باشیم که چرا آدم های اشتباه زندگی را انتخاب می‌کنیم. طبق نظر فروید، ما افراد را تصادفی انتخاب نمی‌کنیم، بلکه از گذشته در ناخودآگاه ما حضور دارند انتخاب می‌شوند.

با بررسی زندگی روانی گذشته توسط روانشناسان، احتمالا پاسخ انتخاب آدم اشتباهی برای زندگی را خواهید یافت. در واقع می‌توان گفت که انتخاب آدم های اشتباهی تنش و دردسر کمتری برای ما ایجاد خواهند کرد و در قبال مسئولیت های آدم درست در زندگی هراس داریم. در‌ ادامه دلایل انتخاب آدم های اشتباه زندگی و نشانه های آن را شرح داده ایم.

دلایل انتخاب آدم های اشتباه زندگی

چرا آدم های اشتباه را انتخاب می‌کنیم ؟ چرا عاشق آدم های اشتباه می‌شویم؟ دلایل زیادی برای انتخاب عشق اشتباه وجود دارد که در ادامه به آن اشاره کرده ایم.

1. نبود شناخت دقیق از طرف مقابل

عاشقی واقعی به شناخت نیاز دارد. زمانی که هنوز اطلاعات کافی و درستی از طرف مقابل نداریم، ویژگی های او را خیال پردازی نکنید. با مشاهده عکس، مکالمه تلفنی و چت به شناخت مناسبی از او نخواهیم رسید. شاید در ارتباط واقعی و حضوری متوجه رفتاری غیر از خیال پردازی های خود شویم.

2. نشان دادن خود غیر واقعی

گاهی در نشان‌دادن و معرفی خود از ویژگی هایی استفاده‌می‌کنیم که خود واقعی ما نیستند. خود را به گونه ای معرفی می‌کنیم که از خود واقعی ما به دور است. با چنین رفتاری پا در روابطی خواهیم گذاشت که مناسب ما نیستند. اگر صادقانه خود را معرفی کنیم و با افرادی ارتباط بگیریم که شبیه ما هستند، رابطه مناسب تر و بهتری خواهیم داشت. یکی از دلایل انتخاب عشق های اشتباهی همین است که خود را در برابر آدم هایی قرار می‌دهیم که با ما تفاوت دارند. با تمرین خود آگاهی و شناخت خودمان، برای معرفی خود غیر واقعی را تعریف نمی‌کنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه خودآگاهی کلیک کنید.

3. به دنبال عشق بدون نقص

همه آدم ها لایق بهترین زندگی هستند اما باید در نظر داشت که همه افراد بدون نقص نیستند. به طرف مقابل اجازه دهید تا خود را ثابت کند. این نکنه را در نظر بگیرید که هیچکس کامل و ایده‌آل نیست و به دنبال فردی ایده‌آل و بدون نقص بودن سبب تنها ماندن ما خواهد شد. درک مقابل، فرصت برای تغییر و ثابت کردن باعث می‌شود که روابط پایدار تر و مناسب تری داشته باشیم.

4. احساس نالایق بودن

یکی دیگر از دلایل ورود به رابطه اشتباهی، احساس نالایقی و نبود اعتماد به نفس است. اگر خودمان را دوست نداشته باشیم و به ظاهر و اخلاق خود رسیدگی نکنیم، در نهایت خود را لایق رابطه خوب و مناسب نخواهیم دید. اگر خودمان را مدام سرزنش کنیم، از شغل، هیکل و ظاهرمان خجالت بکشیم، وارد روابطی خواهیم شد که هیچ تناسبی با ویژگی ها و خواسته های شما ندارد. برای رفع این رفتار، نیاز به افزایش اعتماد به نفس داریم. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه افزایش اعتماد به نفس کلیک کنید.

5. تغییر دادن فرد مقابل

بر اساس آمارها، امید به تغییر رفتار و ویژگی های فرد مقابل بیهوده و کارآمد نیست. هیچ فردی را نمی‌توان تغییر داد، پس به امید تغییر دادن وارد رابطه نشوید. رابطه ای که در آن دائم در حال رفع ایرادات طرف مقابل هستیم حالت والد-فرزندی خواهد گرفت و رابطه مطلوب و مناسبی نخواهد بود.

6. تجربه های تلخ گذشته

تجربه های تلخ گذشته زمانی که تحت درمان قرار نگیرد، بر روان ما تاثر خواهد گذاشت. و با روانی بیمار و افیرده وارد روابطی خواهیم شد که ترس و اشتباهات قدیم را تکرار خواهیم کرد. تجربه های تلخ از روابط گذشته یا تجربه رابطه عاشقانه ناخوشایند والدین می‌تواند بر انتخاب نادرست عشق ریشه داشته باشد.

7. پر کردن خلاء و رفع نیاز

عشق واقعی زمانی پیدا خواهدشد که به دنبال فرد مناسب باشیم نه کسی برای رفع نیازها. اگر به دنبال افرادی باشیم که خلاءهای زندگی ما را پر کند، انتخاب اشتباهی را برگزیده‌ایم. کسی که دوستش داریم با کسی که می‌خواهیم نیازهای ما را رفع کند فرق زیادی دارد. برای تجربه عشق واقعی به دنبال رفع نیاز نباشیم.

حتما برای دریافت راهکار و جلوگیری از ازدواج با آدم اشتباه کلیک کنید.

نشانه های آدم های اشتباه زندگی

انتخاب عشق و آدم اشتباه نشانه هایی را به دنبال دارد که در ادامه به این نشانه ها اشاره کرده ایم.

• تلاشی برای رفع مشکلات و اشتباهات نمی‌کند.
• درباره دغدغه ها و دل نگرانی ها صحبت نمی‌کند.
• اهداف یکسانی ندارید.
• برنامه های زندگی تان هماهنگ نیست.
• هزینه ها در طول رابطه از طرف یک شخص خرج می‌شود.
• تغییر رژیم غذایی، خواب کافی، ورزش و عقب افتادن کارهای روزانه.
• رابطه ای که نوسات زیادی دارد، رابطه اشتباهی است.
• ارتباط با دوستان و خانواده تان کمرنگ شده.
• همیشه نگران تعهد و وفاداری او هستید.
• به طرف مقابل عادت کرده اید و جدایی برایتان سخت است.
• عشق آنی (کراش) دارید.
• در مقابل خطاها و اشتباهاتش عذرخواهی نمی‌کند.
• رفتارهای فرد شما را شرمگین می‌کند.
• در رابطه با نیازهای جنسی صحبت نمی‌کنید.
• نگران واکنش های طرف مقابل هستید.
• با شما راحت نیست و در مورد خواسته هایش صحبت نمی‌کند.
• در طول رابطه احساس خستگی روحی دارید.

راهکار جلوگیری از انتخاب آدم های اشتباه زندگی

راهکارهایی وجود دارد که شما را از رابطه اشتباه دور می‌کند. در ادامه به این راهکارها اشاره کرده ایم.

• الگوی مشخصی را برای رابطه خودتان در نظر داشته باشید.
• ویژگی های مورد علاقه تان را یادداشت کنید.
• یادداشت کنید که از رابطه گذشته خود چه چیزهایی یاد گرفته اید.
• به حرف های خانواده و دوستانتان گوش دهید.
• به ندای قلب و عقلتان به تناسب گوش دهید.
• قبل از وارد شدن به رابطه مراحل آشنایی را بگذرانید.

کلام آخر

تقریبا همه ما روزی انتخاب های اشتباه در زندگی داشته ایم. اما پی بردن به اشتباهات و استفاده از تجربیات گذشته به شما کمک خواهد کرد تا خطاهایتان را تکرار نکنید. گاهی افراد با مشکلات روحی که در گذشته تجربه کرده‌اند، وارد رابطه جدیدی می‌شوند و از تجربیات گذشته استفاده نمی‌کنند. بنابراین دائم از خود سوال می‌پرسند که “چرا انقدر من بدشانسم”. در حالی که باید از خودبپرسند که “چه اتفاقی سبب انتخاب های اشتباه من” می‌شود. برای رسیدن به نتیجه و مقابله با خطاها حتما از روانشناس کمک بگیرید. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه می‎دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره درج شده تماس حاصل فرمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه آدم های اشتباه زندگی می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: آدم های اشتباه زندگی | چرا اطرافمان را ادم های اشتباه پر کرده اند

حس مالکیت و حسادت در روابط | راه های غلبه بر حس مالکیت

حس مالکیت و حسادت در روابط عاطفی یکی از مسائلی است که می‌تواند تنش‌های زیادی را میان زوجین ایجاد کند. ممکن است فردی که حس مالکیت و حسادت زیادی از خود نشان می‌دهد، بگوید این مسئله از عشق زیاد نشات می‌گیرد. با این حال بسیاری از افراد از مواجهه با این موضوع رنج می‌کشند و در جلسات مشاوره اعلام می‌کنند که حسادت مفرط همسر یا شریک عاطفی‌شان باعث می‌شود تا حد زیادی تحت فشار قرار بگیرند. اگر در رابطه‌ای هستید که حس مالکیت و حسادت موجب آزار شما شده است، بهتر است برای یافتن یک راه حل در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

بیشتر بخوانید : روانشناسی عشق

منبع: حس مالکیت و حسادت در روابط | راه های غلبه بر حس مالکیت

حس مالکیت و حسادت در روابط | چه زمانی حسادت آسیب زا می شود؟

این مسئله طبیعی است که وقتی در رابطه عاطفی قرار می‌گیریم، دلمان می‌خواهد طرف مقابل به ما تعهد داشته باشد و از حضور یک شخص سوم آزار دیده و نگران می‌شیم. این مسئله کمک می‌کند تا بتوانیم تمرکز بیشتری روی ارتباط خود داشته باشیم و برای بهبود آن تلاش کنیم.

در نتیجه می‌توان گفت حسادت و حس مالکیت می‌تواند در برخی موارد امری طبیعی و نرمال باشد. اما اگر این مسئله شدید شود و خود به موضوع تنش میان دو نفر تبدیل شود، به رابطه عاطفی آسیب رسانده و پایه‌های آن را سست می‌کند. در ادامه به ویژگی‌های حسادت نرمال و آسیب‌زا در رابطه عاطفی اشاره کرده‌ایم.

بیشتر بخوانید : دوستی دختر و پسر

حسادت نرمال در رابطه عاطفی

وقتی حسادت در رابطه عاطفی به طور بسیار ملایم یا گهگاهی بروز پیدا می‌کند نشان می‌دهد که زوجین قصد ندارند یکدیگر را تحت فشار قرار دهند. در این شرایط حسادت باعث می‌شود زوجین قدر یکدیگر را بدانند و تلاش آگاهانه‌ای داشته باشند تا مطمئن شوند همسرشان احساس ارزشمندی می‌کند.

همچنین این نوع از حسادت یا حس مالکیت احساسات دو طرف را تقویت کرده و منجر به افزایش عشق و علاقه میان دو طرف می‌شود. در واقع حسادت خفیف و قابل کنترل می‌تواند به عنوان یک نیروی مثبت در ازدواج یا رابطه بلند مدت در نظر گرفته شود.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که در یک رابطه سالم حسادت از تمایل فرد جهت مراقبت از شریک عاطفی خود نشات می‌گیرد. در نتیجه افراد سعی نمی‌کنند با احساسات خود دیگری را بیازارند، بلکه تلاش می‌کنند به طور منطقی نگرانی‌هایشان را با یکدیگر در میان گذاشته و با یک گفتگوی موثر رابطه خود را به سمت جلو هدایت کنند.

حسادت آسیب زا و غیر نرمال در روابط عاطفی

با وجود تمام چیزهای مثبتی که در مورد حس حسادت در رابطه عاطفی گفته شد، اگر این حس به طور غیرمنطقی و شدید ابراز شود؛ داستان کاملا فرق می‌کند. چراکه این رفتار می‌تواند نشانه‌ای از وجود یک رابطه آزارگرانه و آسیب‌زا باشد. اگرچه افرادی که حسادت زیادی می‌ورزند، خود نیز از احساس ناامنی رنج می‌برند‌، اما در عین حال آسیب‌های متعددی را به طرف مقابل خود نیز وارد می‌کنند.

از جمله این آسیب‌ها می‌توان به زورگویی، پرخاشگری کلامی و اعمال خشونت فیزیکی اشاره کرد. این موارد اغلب با هدف به دست آوردن کنترل بیشتر بر فرد مقابل انجام می‌شوند. به طور کلی ویژگی‌های حسادت غیرنرمال موارد زیر را در برمی‌گیرد:

• داشتن بدبینی مفرط (پارانویید) در مورد اینکه شریک عاطفی چه احساساتی دارد و هر لحظه در حال انجام چه کاری است.
• بروز احساس ناامنی مفرط و ترس غیرمعقول از خود در رابطه
• پرس و جو کردن دائمی در مورد اینکه فرد مقابل در طول روز به کجا می‌رود.
• اتهام زنی و داستان سرایی بی‌اساس در مورد رفتارهای خیانت آمیز در همسر
• تعقیب کردن فرد برای اطمینان یافتن از اینکه او کجا می‌رود
• گرفتن آزادی فرد مقابل در زمینه دیدن دوستان یا برخی اعضای خانواده
• چک کردن گوشی و بررسی پیام‌های فرد مقابل
• تماس گرفتن بیش از حد به شریک‌تان زمانی که در کنار شما نیست

بیشتر بخوانید : رابطه ناسالم

 

علت حس حسادت و مالکیت چیست

ریشه اصلی این احساس چیزی جز ترس دورنی نیست. اگر می بینید که فردی رفتارهای کنترل گرانه و سوءظن آمیز دارد. به احتمال زیاد ترس از طرد شدن دارد. همین ترس سبب می شود تا رابطه او با شما دچار تاثیرات بسیار زیادی شود.

احساس پوچی و جالی خالی در دورن فرد سبب می شود تا او رفتار های کنترل گرانه از خود نشان دهد.

احساس خود کم بینی از دیگر عواملی است که سبب احساس حسادت و افکارهای از دست دادن در فرد می شود. در چنین شرایطی بهتر است از مقایسه کردن و بی توجه به چنین فردی باید خودداری کنید.

روش های کنار آمدن با حس مالکیت در رابطه

اگر در رابطه با همسرتان حس حسادت و مالکیت زیادی وجود دارد بهتر است قبل از اینکه اوضاع از کنترل خارج گردد، به آن رسیدگی کنید. روش‌های سالمی وجود دارند که به شما و شریک زندگی‌تان کمک می‌کنند تا این احساسات را به شیوه‌ای درست مدیریت نمایید.

1- این موضوع را دریابید که حسادت همیشه آسیب زا نیست

قدم اول این است که بتوانید ویژگی‌های حسادت سالم را از حسادت آسیب زا تشخیص دهید. این مسئله را در نظر بگیرید که واقعا ممکن است افراد یا موقعیت‌هایی وجود داشته باشند که رابطه شما را تهدید نمایند. برای مثال زمانی که یک همکار از جنس مخالف بیش از حد به شما یا همسرتان نزدیک می‌شود یا زمانی که شغل‌تان ایجاب می کند بیش از حد سفر کنید، بروز مقداری حسادت در رابطه امری طبیعی است و نباید به خاطر آن خود یا همسرتان را سرزنش نمایید.

نکته مهم اینجاست که در چنین شرایطی برای یکدیگر وقت گذاشته، با یکدیگر به شیوه‌ای موثر گفتگو کنید و نگرانی‌های‌تان را در میان بگذارید. در نهایت باید بتوانید در مورد مرزهای زندگی خود به یک توافق مشترک دست یابید تا نگرانی‌ها در هر دو طرف فروکش کند.

2- ریشه حسادت و حس مالکیت را دریابید

وقتی حسادت به طور مکرر در رابطه شما اتفاق می‌افتد سعی کنید به این سوال پاسخ دهید که دلیل آن چیست؟ آیا در رابطه‌تان سابقه‌ای از بی اعتمادی یا خیانت وجود دارد؟ آیا این مسئله از احساس ناامنی در فرد مقابل نشات می‌گیرد یا اینکه او شیوه صحیح ابراز عشق و علاقه را نیاموخته است؟ البته در نظر داشته باشید که پاسخگویی به این سوالات همواره آسان نیست. مراجعه به یک روانشناس متخصص در حیطه زوج درمانی می‌تواند تا حد زیادی در این زمینه به شما کمک نماید. اگر به درستی علت حسادت را دریابید بهتر می‌توانید برای رفع آن کاری انجام دهید.

3- برای جلب اعتماد یکدیگر تلاش کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای پیشگیری از بروز حسادت ایجاد جوی توام با اعتماد و اطمینان خاطر است. این امر زمانی به دست می‌آید که هر دو طرف برای جلب اعتماد یکدیگر تلاش کنند. در نظر داشته باشید که افراد قابل اعتماد صادق هستند، در مورد قرارهای خود با دیگران به همسرشان دروغ نمی‌گویند و زمانی که زندگی مشترک را آغاز می‌کنند به آن متعهد مانده و خیانت نمی‌کنند. رعایت همه این نکات تا حد زیادی حساسیت‌های طرف مقابل را فرو نشانده و حسادت‌های بی جای او را از بین می‌برد.

4- دلبستگی سالمی را میان خود ایجاد نمایید

ازدواج تنها به معنای داشتن رابطه جنسی و گذراندن اوقات زیر یک سقف مشترک نیست. شما باید بتوانید ارتباط سالمی با یکدیگر برقرار نمایید و دلبستگی ایمنی را پرورش دهید. در همین راستا باید بتوانید محبت خود را به یکدیگر ابراز کنید، زمان‌های خاصی را برای بودن با هم در نظر بگیرید و به انجام فعالیت‌های مشترکی بپردازید. به این نکته توجه داشته باشید که وقتی پیوند میان زوجین سست شود بروز نگرانی، حس مالکیت و حسادت شدید نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود.

5- حسادت بیمارگون را بشناسید

حسادت و حس مالکیت مفرط می‌تواند نشانگر نوعی مشکل روانشناختی در فرد مقابل باشد که در رابطه به شما نیز آسیب می‌زند. از همین رو لازم است نشانه‌های حسادت آسیب زا را شناخته و در صورت مواجهه با آن از یک متخصص در حوزه سلامت روان نظیر روانشناس بالینی کمک بگیرید. برای دریافت مشاوره رابطه دختر و پسر کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه عشق و رابطه می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

 

سوالات متداول

آیا بدبینی و حسادت زیاد می تواند نشانه ای از یک اختلال رون شناختی باشد؟

بله، در شرایطی که بدبینی و حسادت شدید و غیر منطقی است و با موقعیت تناسب ندارد ممکن است فرد به یک مشکل روانشناختی نظیر اختلال شخصیت پارانویید مبتلا باشد. برای تشخیص دقیق در این زمینه لزم است که با یک روانشناس مشورت نمایید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 

ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354

 

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

شماره تماس با موبایل : [phone]

منبع: حس مالکیت و حسادت در روابط | راه های غلبه بر حس مالکیت