زیگموند فروید یکی از معروفترین نامها در روانشناسی است. تقریباً تمامی روانشناسان معتقدند که صحبت کردن راجع به شخصیت انسان در روانشناسی با فروید شروع شدهاست. اما او بیشتر از آنکه با نظریههای شخصیت شناخته شده باشد به دلیل کشف بخش ناخودآگاه ذهن در میان مردم معروف شده است. مفاهیمی که زیگموند فروید در نظریههایش بیان کرده بهقدری جالب هستند که بهغیراز روانشناسان سایر مردم را نیز به خواندن نظراتش تشویق میکند. بااینحال متأسفانه درک درستی از نظریههای روانکاوی او در میان اکثریت وجود ندارد. در ادامه مطلب سعی میکنیم زیگموند فروید، نظریهها و راههای درمان او را برای شما توضیح بدهیم.
برای دریافت مشاوره در زمینه زیگموند فروید میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: زیگموند فروید | زندگی نامه و نظریه رشد فروید
زندگینامه زیگموند فروید
زیگموند فروید در سال 1856 میلادی در منطقهای به دنیا آمد که این بخشی از جمهوری چک بهحساب میآید. فروید که در یک خانواده یهودی به دنیا آمده بود مثل سایر اعضای خانواده به مسائل مذهبی علاقه نشان میداد؛ و توجه او به مسائل دینی را میتوان در قسمتهای مختلفی از نظریهاش دید. در میان اعضای خانواده مادرش علاقه بسیاری به او داشت و مطمئن بود که او روزی تبدیل به یک فرد مشهور خواهد شد. به همین خاطر توجه و مراقبت ویژهای نسبت به او داشت.
در سال 1859 میلادی و زمانی که زیگموند فروید تنها 3 سال داشت خانواده او از فرایبورگ مهاجرت کرده و در وین ساکن شدند. بااینحال او به غیر از زبان آلمانی با زبانهایی مثل انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی نیز آشنایی داشت. همین موضوع باعث شد که او بتواند نظریات و کتابهای بسیاری را مطالعه نماید.
زیگموند فروید در سال 1886 با مارتا برنیز ازدواج کرد. حاصل این ازدواج هشت فرزند بود؛ که در میان آنها آنا فروید از همگی شناختهشدهتر است. آنا همان فرزندی بود که راه پدر را ادامه داد؛ و خود نیز به یکی از روانکاوان معروف تبدیل شد.
سیگار برگ یکی از علاقهمندیهای زیگموند فروید بود. او معتقد بود با استفاده از سیگار ذهنش بازتر شده و بهتر میتواند راجع به مسائل فکر کند. همین موضوع باعث شد که فروید دچار سرطان دهان شود. درمانهای بسیاری برای این بیماری انجام شد. تا جایی که گفته میشود در حدود 33 عمل جراحی روی فک و دهان فروید صورت گرفت. که متأسفانه هیچکدام باعث جلوگیری از پیشرفت سرطان نشد. سرانجام در سال 1939 فروید از پزشک خود خواست که با استفاده از مورفین به زندگی او پایان بدهد.
شروع نظریههای روانکاوی زیگموند فروید
زیگموند فروید پس از اینکه بهعنوان پزشک از دانشگاه فارغالتحصیل شد تحصیلات خود را در رشته عصبشناسی ادامه داد. در همین زمان بود که او شروع به تحقیق روی بیماری کرد که امروزه به آن جسمانی سازی گفته میشود. در این بیماری مسائل روانی باعث میشوند که فرد دچار مشکلاتی مانند فلج اعضا، کوری، لالی یا بسیاری از مشکلات دیگر شود. این درحالیست که تمامی اندامهای داخلی و اعصاب فرد سالم هستند.
فروید متوجه شد که این افراد وقتی تحت درمانهایی مثل هیپنوتیزم قرار میگیرند از شدت مشکلات آنها کاسته میشود. به همین خاطر برخلاف بسیاری از همدورههای هایش به این نتیجه رسید که عاملی بهغیراز مشکلات جسمانی و ذهن هشیار میبایست در این بیماری نقش داشته باشند. این موضوع سرآغازی بود که زیگموند فروید را به سمت نظریههایش سوق داد.
نظریه های روانکاوی فروید
زیگموند فروید نظریه های روانکاوی دارد. که در علم روانشناسی در درجه بسیار بالایی قرار دارد. فروید روانشناسی متفکر و آگاه بود که نظریه ناخودآگاه را بیان کرد. در این بخش مقاله به نظریه های روانکاوی فروید اشاره کرده ایم.
📌 نظریه ناخودآگاه زیگموند فروید
زیگموند فروید بیش از همه با دیدگاهی که راجع به ناخودآگاه یا ناهشیار ذهن دارد شناخته شده است. در حقیقت فروید در طول درمانهایی که بهوسیله هیپنوتیزم انجام میداد متوجه شد بیماران زمانی که وارد حالت خلسه میشوند، از مسائلی صحبت میکنند که در حالت عادی چیزی راجع به آن به یاد نمیآورند. این موضوع در کنار دیدن نشانههایی مثل لغزشهای کلامی در میان بیماران او را به این نتیجه رساند که احتمالاً بخش دیگری از ذهن بهغیراز حالت هوشیاری کنترل رفتار فرد را در دست دارد.
📌 نظریه شخصیت
نظریه شخصیت زیگموند فروید در مراحل اولیه بر اساس ذهن ناهشیار شکل گرفت. فروید معتقد بود ما سه حالت روانی هشیار، نیمه هشیار و ناهشیار داریم که شخصیت بر اساس این سه دسته عمل میکند. اما پس از مدتی فروید نظریه خودش را اصلاح کرد. او معتقد بر این شد که ما در کنار سه سطح هشیاری، سه پایگاه شخصیتی به نامهای نهاد، من و فرامن نیز داریم.
🔻 نهاد (Id)
اولین بخش نظریه شخصیت زیگموند فروید، نهاد نام دارد. همه ما از سنین کودکی و به طور فطری با نهاد به دنیا میآییم. نهاد یا بن بخشی از شخصیت است که به دنبال بهدستآوردن لذت است. و البته بلافاصله و در اینجا و اکنون میخواهد که به لذتها دست پیدا کند.
🔻 من (ego)
بخش منطقی ذهن که سعی میکند تمایلات نهاد را کنترل کند، “من” نام دارد. این بخش تلاش میکند تا خواستههای نهاد از راهی معقول و جامعهپسند برطرف شوند. من دومین بخش نظریه شخصیت زیگموند فروید است.
🔻 فرامن (super ego)
فرامن همان چیزی است که به آن وجدان میگوییم. این بخش از شخصیت دقیقاً در مقابل نهاد از نظریه شخصیت زیگموند فروید قرار داد. فرامن معتقد است که فرد میبایست بهجای توجه به خود و غریزهها بر اساس معیارهای جامعه و کمک به دیگران رفتار کند. فروید معتقد بود که من، وظیفه دارد بین این دو نیرو یک تعادل برقرار کند.
یکی از نکات مهم در نظریه شخصیت این است که همیشه من، نمیتواند وظیفهاش را بهدرستی انجام دهد. انسانها با توجه به اینکه کدام بخش شخصیتشان قوی تر باشد به سه دسته تقسیم میشوند؛ و رفتارهای مختلفی را از خود نشان میدهند.
📌 مکانیسمهای دفاعی | زیگموند فروید
یکی از نظریه های زیگموند فروید، مکانیسم های دفاعی هستند. مکانیسمهای دفاعی روشی هستند که من از آنها استفاده میکند تا خواستههای نهاد را برطرف کند. در حقیقت من، مسئولیت دارد که به فرد کمک کند تا رفتار جامعهپسند و معقولی داشته باشد. به همین خاطر او باید نیازهای نهاد را به روشی برطرف کند که فرامن و همینطور جامعه با آن مشکلی نداشته باشند. برای مثال ممکن است تمایل نهاد به پرخاشگری با تبدیلشدن فرد به یک قصاب یا جراح برطرف شود. برای آشنایی با انواع مکانیسم های دفاعی کلیک کنید.
📌 غریزه زندگی و مرگ
یکی از مفاهیمی که در نظریه زیگموند فروید از آن زیاد صحبت میشود لیبیدو یا انرژی زندگی است. فروید معتقد بود که انسانها بهصورت فطری با دو تمایل زندگی و مرگ به دنیا میآیند. هرآنچه باعث لذت در زندگی میشود را فروید غریزه زندگی نامید. و هر چیزی مثل جنگ یا خشم که باعث ویرانی میشوند را ناشی از غریزه مرگ میدانست. فروید اصطلاح لیبیدو را برای بیان انرژی مربوط به غریزه زندگی مورداستفاده قرار داد.
با توجه به اینکه لیبیدو به معنای شهوت یا نیازهای جنسی است سوءتفاهمهای بسیاری راجع به این نظریه به وجود آمد. و بسیاری گفتند که فروید معتقد است همه چیز به لذتهای جنسی ختم میشود. این درحالیست که فروید بارها اعلام کرده بود منظورش از لیبیدو همه لذتها و خوشیهایی است که ممکن است یک نفر به آنها تمایل داشته باشد.
نظریه رشد فروید
زیگموند فروید راجع به مراحل رشد کودک نیز نظریاتی مطرح کرده است. بهطورکلی او معتقد بود که در هر سنی لیبیدو یا میل به لذت بردن در بخش خاصی از بدن متمرکز میشود. بر همین اساس کودک رفتارهای مختلفی را از خودش نشان میدهد؛ و نیازهای متفاوتی دارد. توجه بیش از حد یا کمتر از اندازه، به نیازهای کودک در هر مرحله، میتواند مشکلاتی را برای او ایجاد کند. مراحل رشد از نظر فروید عبارتند از:
🔴مرحله دهانی(تولد تا یکسالگی)
از نظر زیگموند فروید، مرحله دهانی از تولد تا 1 سالگی ادامه دارد. مرکز فعل و انفعالات دهان است. به همین دلیل مکیدن سینه و گرفتن پستان از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مرحله نوزاد از فعالیت هایی مانند چشیدن و مکیدن لذت میبرد. در این مرحله به دلیل وابستگی کودک به مراقبین، احساس اعتماد به نفس و راحتی از محل دهان به کودک انتقال داده میشود. ثبیت در این مرحله برابر با مشکلاتی مانند: سیگار کشیدن، جویدن ناخن، پرخاش، وابستگی، مشکلات در خوردن و نوشیدن میشود.
🟡 مرحله مقعدی(دو تا سهسالگی)
طبق نظر زیگموند فروید، پس از مرحله دهانی، نوبت مرحله مقعدی است. این مرحله از دو سالگی تا سه سالگی ادامه دارد. این مرحله مختص تمرکز بر نیروی جنسی بر کنترل مثانه و حرکات روده است. بنابراین تعارض اصلی، آموزش آداب توالت است. در این مرحله کودک باید بر نیازهای بدنی خود کنترل داشته باشد. و توسعه این کنترل به درک استقلال و موفقیت میپردازد.
زیگموند فروید معتقد بود که سهل گیری در این مرحله مساوی با شخصیت نامنظم، آشفته و ولخرج است. سخت گیری هم شخصیت خشک، نامنعطف و وسواسی به همراه دارد.
🟣 مرحله آلتی(سه تا چهار یا پنجسالگی)
طبق نظر زیگموند فروید، سومین مرحله آلتی است. که از 3 تا 5 سالگی وجود دارد. در این مرحله تمرکز اصلی بر اندام های جنسی است. در این سن کودکان به تفاوت جنسیت زن و مرد کنجکاوی نشان میدهند. فروید در این مرحله عقده های الکترا و ادیپ را بیان کرده است. به طور خلاصه این مرحله به معنای احساس رقابت با والد همجنس برای تصاحب والد جنس مخالف است. عبور سالم از این مرحله به منظور همانند سازی کودک با والد هم جنس است.
🟠 مرحله نهفتگی یا کمون(پنجسالگی تا سن بلوغ)
زیگموند فروید مرحله نهفتگی را از سن 5 سالگی تا پایان بلوغ قرار داده است. در این دوران احساسات جنسی منفعل میشود در این مرحله فرد مهارت های اجتماعی، ارزش ها، روابط با همسالان و بزرگسالان را در خارج از خانواده توسعه میدهند. در این مرحله همچنان انرژی روانی جنسی وجود دارد اما در حوزه های دیگر مانند اشتغالات فکری و تعاملات اجتماعی منتقل شدهاست.
🟢 مرحله تناسلی (نوجوانی)
آخرین مرحله از نظر زیگموند فروید، مرحله تناسلی است. این مرحله از بلوغ تا آخر عمر ادامه دارد. کسی که به این مرحله میرسد، به رسش کامل دست یافته است و اگر در مراحل قبلی مشکل حادی را تجربه نکرده باشد، شخصیت سالمی را خواهد داشت. و در نهایت فردی دلسوز با تعامل کامل در زندگی است.
❌ عقدههای ادیپ و الکترا
یکی از جالبترین بخشهای نظریه رشد زیگموند فروید عقدههای ادیپ و الکترا هستند. فروید معتقد بود زمانی که کودک متوجه اندام جنسی خود و تفاوت آن با جنس مخالف میشود تمایلی را به سمت والد غیرهمجنس نشان میدهد. دختران به سمت پدر و پسران به سمت مادر گرایش پیدا میکنند. این موضوع بهتدریج و از طریق برخی تفکرات ذهنی حل خواهد شد.
نظریات و روشهای درمانی زیگموند فروید
زیگموند فروید علاوه بر اینکه راجع به انسان صحبت میکند نظریات و روشهایی را نیز برای درمان بیماریها به کار میبرد. در ادامه بعضی از مهمترین این روشها را با هم بررسی خواهیم کرد.
🔶 تداعی آزاد
یکی از روش های درمانی زیگموند فروید، تداعی آزاد است. اصلیترین روش درمان در روانکاوی تداعی آزاد است. در این روش بیمار در طول جلسه درمان هر آنچه را به ذهنش میرسد بدون اینکه آنها را سانسور کند بیان میکند. فروید معتقد بود که دنبالکردن جریان صحبتهای بیمار میتواند به درمانگر سرنخهای مهمی راجع به مشکلات ناهشیار بدهد. بهعلاوه باعث خواهد شد تا فرد نیز احساس سبکی و آرامش بیشتری را تجربه کند.
🔶 تفسیر رؤیا | زیگموند فروید
تفسیر رویا از دیگر روش های درمانی زیگموند فروید است. همانطور که گفتیم من یا خود وظیفه دارد که نیازهای نهاد را برطرف کند. گاهی اوقات این نیازها بهقدری از نظر جامعه غیرقابلقبول هستند که بهطورکلی از هوشیاری بیرون رانده میشوند. اما فروید معتقد بود که غرایز نهاد در ناهشیار از بین نمیروند.
یکی از راههایی که این نیازها خود را نشان میدهند رؤیاها هستند. درواقع هنگامی که فرد نتواند خواستههای خود را در عالم بیداری محقق کند آنها را بهصورت نمادین در خوابهایش خواهد دید. به همین خاطر فروید معتقد بود که تحلیل رؤیاهای بیمار شاهراهی است که شما را به سمت محتوای ناهشیار خواهد برد.
🔶 مقاومت
مقاومت نظریه دیگری از زیگموند فروید است. بیماران همیشه آماده نیستند که محتوای ناهشیار را به درمانگر نشان بدهند. گاهی اوقات این محتواها بهقدری از نظر جامعه ناپسند هستند که بهطورکلی از هشیاری فرد بیرون شدهاند و قرار نیست به این سطح برگردند. بهعلاوه بعضی از بیماران شرایط خود را دوست دارند و نمیخواهند تغییر کنند. در این زمان مکانیسمهای ناهشیاری در فرد شکل میگیرد که در مقابل درمان مقاومت میکند. سادهترین این مثالها این است که یک نفر دیر به جلسه درمان برسد یا جلسه خود را کنسل کند.
🔶 انتقال | زیگموند فروید
در میان نظریههای روانکاوی زیگموند فروید ، انتقال یکی از جالبترین آنهاست. فروید معتقد بود که بیمار، روانشناس را بهعنوان یکی از والدین یا منابع قدرت در کودکیاش میبیند. و درست به شکلی با او رفتار میکند که در کودکی با پدر و مادرش میکرده است. برای مثال بعضی از بیماران با خشم با درمانگر رفتار میکنند. یا شاید از او بترسند و احساس کنند باید به حرفهایش گوش کنند.
بعضی از مراجعین نیز همه تلاششان را میکنند که درمانگر از آنها راضی باشد. به همین خاطر اینکه درمانگر به نوع رفتار بیمار دقت داشته باشد بسیار اهمیت دارد. فروید معتقد بود که ممکن است درمانگر نیز بیمارش را بهجای یکی از شخصیتهای کودکی خود بگیرد که به این موضوع انتقال متقابل گفته میشود.
کلام آخر
زیگموند فروید یکی از بزرگان علم روانشناسی است. که در زمینه های مختلفی نظریه بیان کرده است. نظریه روانی جنسی، نظریه ناخودآگاه، روانکاوی و … همگی بر اساس تحقیقات زیگموند فروید پدید آمده است. که در این مقاله به تمامی جوانب اشاره شده است.
برای دریافت مشاوره در زمینه زیگموند فروید میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
سوالات متداول
آیا نظریه فروید راجع به ذهن ناهشیار واقعیت دارد؟
بله؛ تحقیقات اخیر نشان میدهد بخشهایی در مغز وجود دارند که دقیقاً عملکردی شبیه به آن چیزی دارند که فروید برای ناهشیار در نظر گرفته بود.
- ۰۲/۰۶/۲۱